بزرگنمایی:
پایگاه خبری نوید تربت: Navidtorbat.ir
اهالی حصارتربت حیدریه یازدهم محرم در کنارهیأتهای سینهزنی و زنجیرزنی، کاروان اسرای خاندان رسول الله(ص) و هیأت تدفین شهدای کربلا را به تصویر میکشند.
به گزارش نوید تربت، در روستای حصار عزاداری سیدالشهدا(ع) که از ابتدای محرم با آئین علم بندان در محل حسینیه قدیمی آغاز می شود و در یازدهم محرم با راه افتادن دسته بنی اسد به اوج خود می رسد.
آنچه عزا داری های محرم روستای حصار را از دیگر نقاط متمایز می نماید، سنت دیگری است، هر چند محرم و صفر ماه حزن و اندوه شیعیان است ولی معمولا عصر عاشورا مراسم عزاداری به اتمام میرسد، اما مردم حصار علاوه بر تعزیهخوانی عصر عاشورا، روز یازدهم محرم هم برای مصیبت کربلا اقامه عزا میکنند.
مردمان حصار یازدهم محرم در کنار هیأتهای سینهزنی و زنجیرزنی، کاروان اسرای خاندان رسول الله(ص) و هیأت تدفین شهدای کربلا را به تصویر میکشند.
بانیان هیأت بنیاسد مقدمات عزاداری روز یازدهم را فراهم میکنند، کودکان و جوانانی که میخواهند در قامت کاروان اسرا یا هیأت بنیاسد در کوچههای روستا عزای امامشان را برپا کنند، صبح زود به حسینیه روستا میروند و لباسهای مخصوص هیأت را به تن میکنند و با مداحان و بانیان هیأت که هر سال روی محتوا و نحوه برگزاری هیأت دقت دارند تا واقعیت تاریخی را بهتر نشان دهند، هماهنگ میشوند.
اینجا هم دست رد به سینه کسی نمیزنند، از حضور پررنگ کودکان و جوانان در کنار میانسالان و پیرمردانی که سالیان سال در این روز به اصطلاح عرب میشدند؛ میتوان این نکته را فهمید، هر چند حضور تعداد زیاد کودکان و نوجوانان مدیریت را سخت میکند اما این مراسم باید نسل به نسل منتقل شود و حضور همگان بلامانع است.
شبیه سازی صحرای کربلا، اوج عزاداری ها
مراسم اصلی مقابل مهدیه حصار که میدانی نسبتا وسیع است برگزار می گردد.خیمه ای میآورند و خار مغیلان و بدنهای قطعه قطعه شده، و سرهای روی نیزه، برخی از مردم با هیأتها از مسجد جامع به راه میافتند و در کوچهها عزاداری میکنند و برخی زودتر به این محل میآیند تا با خیمههایی که بناست به آتش کشیده شوند و صحرای کربلا، برای دل خود روضه بخوانند.
کاروان اسرا در نزدیکی قتلگاه درون چادرها و خیمههایی که تا دقایقی دیگر قرار است به آتش کشیده شوند، و دل عزاداران حسینی را از داغ اسارت زنان و کودکان کربلا آتش بزنند.
هیأت سینهزنی و سپس زنجیرزنی میرسد، مداح یکی میشود و مثل روزهای قبل همه در کنار هم عزاداری میکنند، نوحهها در این روز رنگ و بوی واقعیتری دارند، صحرای کربلا جلو چشم عاشقان حسین(ع) به تصویر کشیده شده است.
حالا نوبت کاروان اسرای کربلاست تا داغ مصیبتهای خاندان پیامبر(ص) را تازه کنند، کسی که در قامت خانم زینب(س) یزیدیان را از زنان و کودکان دور میکند و پناه بیپناهشدگان خاندان سیدالشهدا(ع) است.
چند دقیقهای رقیه سه ساله مورد هجوم یزیدیان است، کتکش میزنند، گوشواره از گوشش میکشند، دشنام میدهند، و رقیه(س) با پدر درد دل میکند و به عمه پناه میبرد.
مادرانی که دختر بچه دارند بلندتر گریه میکنند، انگار عمیقتر حس میکنند ظلم رفته بر این خاندان را، کسی چه میداند شاید لحظهای کودک خود را تصور میکنند و میفهمند این مصیبت هضم شدنی نیست.
خیمهها به آتش کشیده میشود و داغ دل محبان حسین(ع) تازهتر میشود، شاید با خود میگویند از عصر دیروز تا امروز بر کودکان و زنان اسیر چه گذشته است؟ اصلا مگر کودک را به اسیری میبرند؟ مگر پاسخ گریههای دختر بچه تازیانه است؟
دیدن این مراسم بسیاردیدنی و در عین حال حزن انگیز را به همه پیشنهاد می کنیم.
http://t.me/navidtorbatkabar