زن، زندگی، آزادی؛ شعاری که به اسارت گرفته شد!
مقاله و یادداشت
بزرگنمایی:
زن، کلمه مقدس است درست مثل زندگی، مثل آزادی. کلمات مطهر را باید از زبان های طاهر شنید.
پایگاه خبری نوید تربت: http://www.navidtorbat.ir
غلامرضا بنی اسدی
زن، کلمه مقدس است درست مثل زندگی، مثل آزادی. کلمات مطهر را باید از زبان های طاهر شنید. به زبان آوردن آن توسط دهان های آلوده، از این کلمات و مفاهیم، حرمت می برد. اگر قرار است از زن سخن به میان آید، باید به مکتبی رو کنیم که زن را محور میداند. نه فقط محور خانواده که محور زندگی، محور شناخت و معرفت. حدیث کسا را باید شنیده باشیم خیلی از ما. آنجا که میخواهد اهلبیت(ع) را معرفی کند، با زن شروع میکند: "هم فاطمه و أبوها و بعلها و بنوها؛ آنها فاطمه و پدر فاطمه و همسر فاطمه و فرزندان فاطمه هستند." مکتبی که زن را از حضیض به اوج برکشید. در عصری که عرب جاهلی، دخترانش را زنده به گور می کرد، زن را کوثر خواند و بزرگی انسان را با برند او تعریف کرد.
اگر حرف از زندگی است باز باید به خوانش اوج اخلاق و کرامت و بخشندگی انسانی در خاندان پیامبر رفت، در خانواده الگو؛ خانوادهای که در آیه 8 سوره انسان چنین معرفی میشود: "وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا؛ و طعام را درحالىکه خود دوستش دارند به مسکین و یتیم و اسیر مىخورانند." کجا چنین از خود گذشتگی دارند جماعتی که نام زندگی را آلوده می کنند؟ اگر دست تا آرنج در گلوی مردم نبرند برای به در آوردن لقمه از گلوی شان، نانی در سفره شان نخواهند گذاشت. مگر دنیای مدعی جز با تحریم و تهدید با ما سخن گفته است که امروز شعار زندگی شان را باور کنیم؟ ما از این جهان مدعی تمدن و حقوق بشر جز تضییع حقوق ندیده ایم. رد بمب های شیمیایی شان هنوز روی پوست زندگی ما پیداست.
آزادی را هم جایگاه بلند است و شان رفیع که در محضر همین خانواده و دین میتوان در آیه 256 سوره بقره در اوج یافت؛ «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ؛ در دین هیچ اجبارى نیست. (چرا که راه) هدایت از گمراهى مشخص شده است. پس هر کس که به طاغوت کفر ورزد و به خداى ایمان آورد، به چنان رشته استوارى چنگ زده است که هیچگاه گسسته نگردد. خدا شنوا و داناست." مدعیان که کارنامه شان در بحث آزادی از موضوع زن و زندگی خیلی سیاه تر است. سیاهه رفتار رجویست ها و پهلویست ها را اگر باز بخوانیم،عرقِ شرم چون اشک بر کاغذ خواهد نشست. کسانی که رحم را از تن زنان – به جبر- به در آوردند طلاق ایدئولوژی راه انداختند. در ساواک شان زنان را به آپلو و پنکه مجازات کردند و زندگی ها از هم پاشیدند و آزادی را در حصار اوین و قزل قلعه و... جا دادند، اگر فردا هم- بر فرض محال- فرصت پیدا کنند، همان کاری خواهند کرد که دیروز انجام دادند. اینان چیز تازه ای یاد نگرفته اند.َ