آخرین مطالب

دردسر ازدواج زن جوان با داماد حسود حوادث

دردسر ازدواج زن جوان با داماد حسود

  بزرگنمایی:
زن جوان بعد از ازدواج با پسری که به او حسادت می کرد در زندگی به مشکل برخورد.

پایگاه خبری نوید تربت: http://www.navidtorbat.ir

به گزارش نوید تربت به نقل از رکنا، زن جوان گفت:من فقط برای فرار از حرف های مردم که همه وجودم را آزار می داد تن به ازدواج با پسر مجردی دادم که تفاوت های فرهنگی و اقتصادی زیادی با یکدیگر داشتیم چرا که در آن سن و سال بیشتر خواستگارانم مردان متاهل بودند و ...

زن 43 ساله با بیان این که از همان ابتدا برای ازدواجم تصمیم اشتباهی گرفتم درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: فرزند بزرگ یک خانواده پنج  نفره هستم که پدرم از موقعیت اجتماعی خوبی برخوردار بود اما بیماری سوءظن داشت و به قول معروف «بددل» بود. خوب به یاد دارم زمانی که مادرم خواهر کوچک ترم را باردار بود پدرم اجازه نداد مادرم در بیمارستان زایمان کند به همین دلیل عمه ام به منزل ما آمد و به اصطلاح مانند زمان های قدیم به دنبال قابله رفتند و خواهرم در خانه به دنیا آمد ولی مادرم دچار ضعف عضلانی شد به گونه ای که دیگر نمی توانست حتی از چند پله بالا برود.خلاصه روزگار ما به همین ترتیب می گذشت تا این که پدرم برای امور تبلیغاتی به خارج از کشور رفت و مدتی را در تایوان به سر برد اما وقتی به ایران بازگشت مادرم دوباره باردار شده بود این ماجرا به تهمت های ناروا کشید تا جایی که هر شب در خانه ما جنگ و جدل بود و بالاخره انجام آزمایش پزشکی به این اختلافات پایان داد ولی رفتارهای پدرم تغییری نکرد. خلاصه 18 سال بیشتر نداشتم که اولین خواستگارم را رد کردم چرا که با خود می اندیشیدم اگر وارد دانشگاه شوم جوانی سوار بر اسب آرزوها به سراغم خواهد آمد و مرا به آرزوهایم خواهد رساند اما باز هم هر خواستگاری را به بهانه ای رد می کردم تا جوان دلخواهم پیدا شود. در این شرایط مادرم مدام گریه می کرد و اصرار داشت به یکی از خواستگارانم پاسخ مثبت بدهم چرا که معتقد بود با این اخلاق تند و بدبینی های پدرم، کسی جرئت نمی کند با من ازدواج کند ولی من باز هم به حرف های مادرم گوش نمی دادم تا این که خواهر و برادر کوچک ترم نیز ازدواج کردند و من در خانه ماندم. حالا دیگر نه تنها خواستگارانم کمتر شده بودند بلکه زمزمه هایی از اطرافیانم می شنیدم که به شدت آزارم می داد و هرکس بنا به نیت خودش تهمت های ناروایی را به من نسبت می داد یا انواع بیماری ها را برایم می تراشید در حالی که تحصیلاتم را در مقطع کارشناسی ارشد به پایان رسانده بودم و شغل مناسبی داشتم اما آرام آرام مردانی متاهل به خواستگاری ام می آمدند که قبلا ازدواج کرده بودند من هم با آن که بیشتر از 35 سال از عمرم گذشته بود به همه آن ها پاسخ منفی می دادم تا این که بالاخره در 38 سالگی «شاهرخ» به خواستگاری ام آمد. او چند سال کوچک تر از من بود و دیپلم داشت. پدر و مادر شاهرخ فوت کرده بودند و او با خواهر و برادرانش زندگی می کرد اما مدعی بود هیچ ثروتی ندارد و حتی نمی تواند انگشتر نامزدی را تهیه کند. اگر چه از هر نظر با هم تفاوت زیادی داشتیم اما من به دلیل رهایی از حرف مردم به خواستگاری او پاسخ مثبت دادم و با همه وجودم مشکلات زندگی مشترک با او را پذیرفتم چرا که شاهرخ جوانی مجرد بود و دیگر لازم نمی دیدم به تهمت های ناروا پاسخ بدهم با وجود این مدتی بعد از آغاز زندگی مشترک تازه فهمیدم خواهر و برادران شاهرخ همه ارثیه و اموال او را بالا کشیده اند و بقیه سرمایه اش نیز دست تنها خواهرش است چرا که شاهرخ حرف شنوی زیادی از خواهرش داشت و فقط به میل او رفتار می کرد.

بالاخره من به خواست شاهرخ زندگی در کنار خواهر و برادران او را در حالی آغاز کردم که هیچ کس اهمیتی به من نمی داد و رفتارشان با من به گونه ای دیگر بود. آن ها در طول چند روز هیچ گاه با من سخن نمی گفتند به طوری که روزها را می خوابیدند و شب ها تا سپیده صبح بیدار بودند. هیچ کس در خانه آن ها غذا نمی پخت و بیشتر اوقات نیمرو می خوردند و با کسی هم رفت و آمد و معاشرت نداشتند. خلاصه من در آن خانه حبس شده بودم و به شدت زجر می کشیدم حتی یک بار بعد از گذشت سه سال وقتی خواستم به خانه مادرم بروم با تعجب مرا دوره  کردند و مدعی شدند که چه خبر است هنوز دیروز به خانه مادرت رفته ای؟! کار به جایی رسید که دیگر در نوع پوشش، گفتار، رفتار و حتی نوع صرف غذا هم با یکدیگر اختلاف داشتیم این در حالی بود که من صاحب فرزندی نشده بودم به گونه ای که همین موضوع دستاویزی برای سرزنش و تحقیر من شده بود. چند ماه قبل وقتی به دلیل رفتارهای ناشایست همسرم به او اعتراض کردم که دست از تماشای فیلم های مبتذل و مستهجن بردارد مرا زیر مشت و لگد گرفت تا حدی که سرم شکست و راهی بیمارستان شدم. حالا همسرم مدعی است به دلیل تحصیلات و موقعیت اجتماعی خانواده ام همواره به من حسادت می کرده و به همین دلیل نیز با من ازدواج کرده است و ...

به دستور سرگرد جواد یعقوبی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی) اقدامات مشاوره ای و بررسی های روان شناختی در این پرونده به مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی


نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

فرماندار تربت‌حیدریه: برنامه آموزشی ما باید به سمت جغرافیای گردشگری تغییر کند

کلنی‌های قدرت اجازه اصلاح آموزش و پرورش را نمی‌دهند/ مشاهده رد پای ذی‌نفعان در چاپ کتاب درسی و کمک آموزشی

رازهای هولناک بدن‌های مشهور که قرن‌ها سفر کردند/ از مغز اینشتین تا قلب پادشاه فرانسه

پلمب آرایشگاه زنانه مداخه‌گر در امور پزشکی در تربت‌ حیدریه

سرنوشت اینترنت میلیون‌ها ایرانی در دست این چند نفر/ مخالفت با فیلترینگ در تریبون، همراهی با آن پشت درهای بسته

وزیر علوم: از این پس فقط مقالات علمی معیار انحصاری ارتقا استادان نخواهد بود

دشمن در حال تقویت جنگ روانی برای القای شکست جمهوری اسلامی است

«جمعه سیاه» و تخلفات صنف پوشاک در مشهد

آغاز تصویربرداری فیلم کوتاه «برادری» در تربت‌حیدریه

سه بیماری خطرناک پشت در مدارس

فرماندار تربت حیدریه: در جنگ 12 روزه از تمام توان نظامی خود استفاده نکردیم

برگزاری تشییع شهید کردار و یک شهید گمنام در تربت‌حیدریه

یک هوش مصنوعی در یک سال میلیونر شد و حالا می‌خواهد «انسان» اعلام شود

مریخ‌نورد پرسویرنس سنگی را در مریخ یافته است که به آنجا تعلق ندارد

آغاز پروژه ممیزی 57 هزار ملک در تربت‌حیدریه

انسداد 105 حلقه چاه غیرمجاز و صرفه جویی 1.3میلیون مترمکعب آب در تربت‌حیدریه

افتتاح مرکز راهبری وپایش بار ناحیه شرق استان / آغاز اولین مرحله امحا و بازیافت چراغ‌های پرمصرف خراسان رضوی / رونمایی از دو خودروی تخصصی جدید به اداره برق

راز جنایت زن بلاگر و همدستش آشکار شد

راز پنهان ذوب مس در ایران باستان پس از 5 هزار سال آشکار شد

تصاویر: مسابقه عکاسی کمدی حیات وحش 2025

تخصیص4 هزار تن برنج به تربت‌حیدریه

از «چشم سوم» چیست و آیا به انسان قدرتی ماورایی می‌دهد؟

دو مقام سی‌و‌پنجمین جشنواره تئاتر خراسان رضوی به تربت حیدریه رسید

اصلاح و نوسازی سه واحد بزرگ تولید قارچ دکمه ای در تربت حیدریه

تولید بیش از 4هزار و 600 تن تخم مرغ در تربت حیدریه

در شاهنامه هرچیزی در جای خودش است / شاهنامه حتی از یک واژه زشت استفاده نشده است/ فردوسی نگاهِ خردمندانه‌ای به زنان دارد

جنگ 12 روزه، نشان داد هر گونه تعرض به خاک و تمامیت کشور پاسخ کوبنده خواهد داشت

میزبانی تربت‌حیدریه از پیکر مطهر یک شهید گمنام

احزاب؛ پل گمشده میان مردم و حکومت

هدف جنگ 12 روزه تسخیر ذهن‌ها و ایجاد یأس در مردم بود

اجرای طرح آفتاب مهربانی آستان قدس رضوی در تربت حیدریه

اگر زمین تخت است چرا ما از لبه آن سقوط نمی‌کنیم؟ توضیح زمین تخت گرایان را بخوانید

درس موشکی‌ای که ایران از جنگ 12 روزه آموخت

ورود به فصل سرما و هشدار نسبت به موج مسمومیت با گاز CO

فرماندار زاوه: جشنواره عکس ایران جوان فرصتی برای برندسازی زعفران است

نخستین همایش کشوری حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در تربت حیدریه

جشنواره بین‌المللی عکس ایران جوان به میزبانی تربت‌حیدریه برگزار می شود

احیای سنت‌های تاریخی و فرهنگی موجب تقویت وحدت ملی می شود

بهره‌گیری از ظرفیت شرکت‌های دانش‌بنیان/ انتقال آب از دریای مازندران و خلیج‌فارس/ نوسازی خطوط فرسوده انتقال آب/ اقامه نماز استسقاء برای طلب باران

وفاق گمشده

انتشار قوی‌ترین شراره خورشیدی سال 2025؛ زمین درمعرض سه فوران سهمگین قرار گرفت

آیت‌الله جوادی آملی: گسترش برخی گناهان همچون ظلم، ستم و گرفتن زیر میزی و رو میزی، سبب نزول بلا و بازداشتن [بارش باران] می‌شود

رشد صدرصدی اعتبارات عمرانی تربت‌حیدریه

ایده عجیب آژانس فضایی اروپا: تولید غذا با کمک هوا و ادرار فضانوردان

ماندگارترین فناوری جهان؛ اجداد ما میلیون‌ها سال از یک نوع ابزار سنگی استفاده می‌کردند

اجرای طرح‌های گسترده فیبر نوری در تربت‌حیدریه

آینده اقتصادی تربت‌حیدریه بر محور گردشگری و بوم‌گردی برنامه‌ریزی می‌شود

کشف سلاح و لاشه چند رأس قوچ وحشی از شکارچیان غیرمجاز

دومین جشنواره بین‌المللی عکس «ایران جوان» در تربت‌حیدریه برگزار می‌شود

آغاز احداث شهربازی و پایگاه آتش‌نشانی در پارک جنگلی پیشکوه تربت حیدریه