بزرگنمایی:
بزرگوارانی که به دنبال میدانی انقلابی جهت انجام کار انقلابی بودند اینک این گوی و این میدان، انقلابی گری فقط به سخنان درشت گفتن نیست به عملهای بزرگ و درشت هم هست،راهکارهای گزارش مرکز پژوهشهای مجلس هر کدام یک عمل بزرگ انقلابی هست.
پایگاه خبری نوید تربت: http://www.navidtorbat.ir
زهید زارعی
هفته گذشته گزارشی از وضعیت اقتصاد کشور توسط سازمان پژوهشهای مجلس شورای اسلامی منتشر شد.در این گزارش آمده است که درآمد سرانه کشور از سال 1390 تا سال 1398 کاهشی به میزان 34 درصد داشته است. این آمار چه چیزی را بیان می کند؟درآمد سرانه کشور یعنی میزان تولید ناخالص داخلی تقسیم بر عدد جمعیت کشور، درآمد سرانه ملی به معنی میزان سهم هر شهروند از تولید ناخالص داخلی کشور است.معنای سادهتر درآمد سرانه این است که به ازای هر نفر در یک کشور چه میزان درآمد وجود دارد. تولید ناخالص داخلی هم می شود ارزش تمام کالا و خدمات تولید شده در یک کشور (تعریف جغرافیایی) بر حسب واحد پولی مشخص شده، پس این تعریف نشان میدهد که هر ایرانی از سال 90 تا سال 98 به میزان 34 درصد کاهش ارزش خدمات یا کالای تولید شده داشته است که این نکته را به بیان دیگر میتوان کاهش درآمد دانست،درآمد با قدرت خرید رابطه مستقیم دارد یعنی کاهش درآمد باعث کاهش قدرت خرید جامعه میشود. یعنی هر چه در طی این چند سال ما ایرانی ها ظاهرا افزایش درآمد در کار و زندگی خود داشتیم(مثلا افزایش حداقل دستمزد کارگر) منتهی با بررسی شاخص ِاقتصادی ِمیزان کالا و خدمات تولید شده و تقسیم آن بر عدد جمعیت مشخص میشود فقیرتر شدیم.
از سوی دیگر این گزارش نکته خاص دیگری هم دارد که مورد توجه است در گزارش اشاره شده است که 60 درصد افراد شاغل در کشور پوشش بیمه ای ندارند. این یعنی از 60 درصد شاغلین در کشور هیچ هزینه ای بابت پوشش بیمه کسر نمیشود یعنی صندوقهای بیمه کشور سهمی از درآمد بیشتر شاغلین کشور ندارند. در حالیکه صندوقهای بیمه به درآمدهای جاری از شاغلین زنده و سرپا هستند و باید بتوانند با حمایت های آیین نامه ای دولتها این نقش را به خوبی بازی کنند اما دولتها در طی پانزده سال گذشته از صندوقهای بیمه پول استقراض کردند تا هزینه های جاری را پاسخگو باشند و نه تنها این بدهی ها را بازگشت ندادند که الان اعلام میشود بیشتر از نیمی از شاغلین کشور پولی هم بابت هیچ پوشش بیمه ای پرداختند نمی کنند. این یعنی تهدید خطرناک برای جامعه ایرانی که امروز در حال میانسالی است. صندوق بیمه ای که اندوخته آن توسط دولت استقراض و خرج شده است، ورودی آن هم کاهش دارد و خیلی از شاغلین که باید به آن پرداخت داشته باشند ندارند چگونه می تواند برای چند سال سرپا باشد و به اعضا خود خدمات بیمه ای چون بیمه بازنشستگی ارایه دهد؟می دانیم که جمعیت ایران در حال ورود به سالخوردگی است، در صورت بروز هر حادثه ای خارج از کنترل چه سرانجامی در انتظار آن 40 درصد دارنده پوشش بیمه خواهد بود؟
علاوه بر این نکات که در بالا به آن پرداخته شد مواردی مثل گسترش شکاف اجتماعی بین 10 درصد ثروتمند جامعه با 10 درصد فقیر جامعه هم در گزارش آمده است که این نشان دهنده تحت فشار بودن طبقه متوسط و از بین رفتن تدریجی این طبقه تاثیر گذار از سال 90 تا کنون بوده است ،توجه داشته باشید که نقش تاریخی طبقه متوسط اجتماعی ایران در شکل گیری بسیاری از مسائل فرهنگی و اجتماعی در کشور ما بی بدیل بوده است. در صورت از بین رفتن این طبقه چه فرجامی در انتظار جامعه ایران خواهدبود؟ این گزارش بندهای بسیار دیگری هم داشت که از علاقه مندان دعوت میشود جهت بررسی بیشتر به اصل گزارش مراجعه کنند.
در انتهای گزارش راهکارهای متعددی جهت عبور از این وضعیت پیشنهاد شده است که شاید در این زمان شروع مجلس یازدهم که با شعار انقلابی به بهارستان راه یافته است بتواند معیاری برای سنجش عملکرد این مجلس باشد و نقشه راهی باشد از آنچه باید انجام دهند.
دو راهکار اشاره شده در گزارش بیشتر از سایرین می تواند میزان انقلابی گری مجلس یازدهم را نشان دهد، اول اصلاح نظام بانکی کشور شامل: اصلاح و بازسازی تراز نامه شبکه بانکی و تعیین تکلیف بانکهای ناسالم، دوم تقویت دیپلماسی اقتصادی در حمایت از اهداف توسعه ای کشور مطابق با برنامه ششم توسعه کشور و سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی.
بزرگوارانی که به دنبال میدانی انقلابی جهت انجام کار انقلابی بودند اینک این گوی و این میدان، انقلابی گری فقط به سخنان درشت گفتن نیست به عملهای بزرگ و درشت هم هست،راهکارهای گزارش مرکز پژوهشهای مجلس هر کدام یک عمل بزرگ انقلابی هست.
http://t.me/navidtorbatkabar