آخرین مطالب

خاطرات پدر عکاسی نوین ایران از نیما یوشیج؛ فکر می‌کردم نیما ژاپنی است خواندنی ها

خاطرات پدر عکاسی نوین ایران از نیما یوشیج؛ فکر می‌کردم نیما ژاپنی است

  بزرگنمایی:
اصولا پیش از آن‌که با خود او آشنا شوم اشعارش را بعضی‌ها برایم خوانده بودند و با این اسم نیما یوشیج من فکر می‌کردم نیما یک نفر ژاپنی است و این‌ها هم ترجمه‌ی اشعار اوست

پایگاه خبری نوید تربت:www.navidtorbat.ir

اصولا پیش از آن‌که با خود او آشنا شوم اشعارش را بعضی‌ها برایم خوانده بودند و با این اسم نیما یوشیج من فکر می‌کردم نیما یک نفر ژاپنی است و این‌ها هم ترجمه‌ی اشعار اوست... عصر روزی که نیما فوت کرده بود، شاملو به دیدنم آمد و خواست که پیش از دفن نیما عکسی از او بگیرم، به اتفاق به مسجدی که جنازه‌ی نیما در آن‌جا بود رفتیم... جنازه‌ی نیما کفن شده بود و ما برای عکس گرفتن کفن را باز کردیم ولی صورت و چانه‌ی او تمام به پنبه آغشته بود و تکه‌های پنبه به ته‌ریشی که داشت چسبیده بود و عکس گرفتن را غیرممکن می‌کرد...

زنده‌یاد دکتر هادی شفاییه پدر عکاسی نوین ایران زاده‌ی مرداد 1302 در تبریز بود و در شهریور سه سال پیش، 1397، درگذشت. شفاییه به سبک بیش‌تر افراد خانواده‌اش که داروساز بودند، در ترکیه داروسازی خواند اما هرگز پی آن را نگرفت. در 10 سالگی نخستین عکسش را گرفت و همان شد پیشه‌ی همیشگی‌اش که در 32 سالگی به صورت رسمی آغازش کرد؛ با گشایش «استودیو هادی» در چهارراه پهلوی (ولیعصر کنونی). او در طی دوران حرفه‌ای‌اش از اشخاص سرشناس بسیاری چون معیرالممالک، نیما یوشیج، احمد شاملو، پروفسور گیرشمن و... عکس گرفت. در دهه‌ی 40 آن‌قدر آوازه‌اش پیچید که مجله‌ی 80 ساله‌ی «فتوریو» درباره‌اش نوشت. به خاطر همین آوازه بود که در اواخر دی‌ماه 1348 خبرنگار مجله‌ی سپید و سیاه به سراغ هادی شفاییه‌ 46 ساله رفت و از او درباره‌ی خاطراتش از افراد مشهوری که عکس‌شان را انداخته پرسید. این گزارش خواندنی با عنوان «عکاس آشنای شهر ما» در شماره‌ی 25 (مسلسل 850) سپید و سیاه (30 دی تا 7 بهمن) منتشر شد و شفاییه خاطراتش را به شرح زیر روایت کرد:

اصولا پیش از آن‌که با خود او [نیما یوشیج] آشنا شوم اشعارش را بعضی‌ها برایم خوانده بودند و با این اسم نیما یوشیج من فکر می‌کردم نیما یک نفر ژاپنی است و این‌ها هم ترجمه‌ی اشعار اوست.

من برای اولین بار با نیما در وزارت فرهنگ سابق در اداره‌ی نمایشات روبه‌رو شدم. آشنایی و دوستی ما از همان‌جا شروع شد و من با دوربین لایکایی که همراهم بود یک عکس رنگی از او گرفتم که با وجود تاریک بودنِ اتاق و کمیِ نورِ محیط، عکس جالبی شد.

این اسلاید را در سال‌گرد مرگ نیما، احمد شاملو از من گرفت و روی جلد مجله‌ی «خوشه» چاپ کرد که متاسفانه بعد از این چاپ که چاپ خوبی هم نبود آن اسلاید که منحصربه‌فرد بود و تنها اسلایدی بود که از نیما گرفته شده بود به دست من نرسید...

بعد از این آشنایی، من از نیما برای عکس گرفتن به آتلیه‌ام دعوت کردم. نیما آمد ولی این محیط ناآشنا ناراحتی و وحشتی در او ایجاد کرده بود و من برای این‌که ناراحتی او را از بین ببرم پیش از عکس گرفتن نشستم و نزدیک به دو ساعت با هم صحبت کردیم. آن روز نیما یک پولور مشکی تنش بود و کراوات نزده بود و مرتب از این‌که چه‌کار کند کراوات ببندد، نبندد،‌ چطور بایستد، ناراحت بود و من سعی کردم این ناراحتی و وحشت را از عکس گرفتن در او تا حدی از بین ببرم ولی نمی‌خواستم این حالت کاملا در او از بین برود زیرا که می‌خواستم آن نگرانی و وحشتی که در وجودش نسبت به زندگی بود در تصاویرش منعکس گردد. بالاخره از او خواستم که کتش را درآورد و پولورش را پشت و رو بپوشد تا یقه‌اش کاملا بسته باشد. چند عکس از او گرفتم که یکی‌اش همین است که در دست شماست. آن روز پسرش، شراگیم، هم همراهش بود. چند تایی هم از او عکس گرفتم.

به دنبال این عکس گرفتن‌ها نیما مرا به خانه‌اش دعوت کرد. به خانه‌اش رفتم. آن‌جا آسوده‌تر و راحت‌تر از هر جای دیگر بود. چند تا عکس از او در کتابخانه و اتاق کارش همان‌جا که پر از اشعار نیما بود گرفتم. نیما غالبا اشعارش را روی کاغذ سیگار و یا در حاشیه‌ی روزنامه می‌نوشت که در سه‌ چهار گونی کنار اتاق انباشته بود... آن روز خیلی راحت بود می‌گفت: «شب پیش که از اتوبوس پیاده شده و به خانه می‌آمدم داشت شعر ازم می‌ریخت.»

آن روز گذشت و مدتی بعد خبر فوتش را شنیدم، مثل این‌که در یکی از همین روزهای دی‌ماه [13 دی 1338] بود. چند روز بعد از مرگ او در 24 دی‌ماه پسر کوچکم به دنیا آمد که اسمش را نیما گذاشتم...

عصر روزی که نیما فوت کرده بود، شاملو به دیدنم آمد و خواست که پیش از دفن نیما عکسی از او بگیرم، به اتفاق به مسجدی که جنازه‌ی نیما در آن‌جا بود رفتیم و جنازه را در پستوی تاریکی گذاشته بودند. جنازه‌ی نیما کفن شده بود و ما برای عکس گرفتن کفن را باز کردیم ولی صورت و چانه‌ی او تمام به پنبه آغشته بود و تکه‌های پنبه به ته‌ریشی که داشت چسبیده بود و عکس گرفتن را غیرممکن می‌کرد. ناچار با نهایت تاسف منصرف شدیم.

منبع: انتخاب


نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield

lastnews

نشست‌های شورای اداری باید خروجی داشته باشد/ جهش تولید با کار ظاهری محقق نمی‌شود / مردم از رفتار برخی کارمندان گلایه دارند/ عقب افتادگی سیاسی دلیل اصلی عقب ماندگی منطقه تربت حیدریه است

افزایش تعرفه ویزیت پزشکان و مسدود شدن سامانه بیمه سلامت

مرمت آثار تاریخی تربت‌حیدریه شتاب می گیرد

تاثیر تصمیم‌سازی سیاسی در تامین آب صنایع تربت‌ حیدریه

پیش‌بینی برداشت 300 تن کلزا از اراضی کشاورزی بخش رخ تربت حیدریه

بر طرف شدن مشکل راه ورودی و خروجی بیمارستان راشد زاوه

راننده خودروی حامل سوخت قاچاق در آتش سوخت

فقدان ویترین جذاب برای معرفی داشته‌های شهرستان/ کمربندی و زیان آن به اقتصاد گردشگری تربت حیدریه / کمبود سرویس بهداشتی / عرضه نامناسب سوغاتی شهرستان به گردشگران

تصاویر: مزرعه عروسک‌ها

آخرین مهلت ثبت نام بیمه رایگان مادران دارای بیشتر از سه فرزند روستایی و عشایری

توزیع بیش از 902 میلیون لیتر انواع فرآورده نفتی منطقه تربت حیدریه در سال گذشته

ساختمان 89 ساله اداره نوغان‌داری تربت‌حیدریه ثبت ملی شد

تصاویر: در خطر انقراض

اضافه شدن دو رشتۀ تحصیلات تکمیلی به دانشکدۀ پرستاری و مامایی تربت حیدریه

یدیعوت احارونت: انتظار نمی‌رود پاسخ اسرائیل شامل اقدام نظامی در خاک ایران باشد / آمریکا بر اسرائیل برای جلوگیری از کشیده شدن به یک جنگ منطقه‌ای فشار می‌آورد

95 درصد جمعیت رشتخوار به تولید پسته مشغول هستند

چند حقیقت شگفت انگیز درباره هوش حیوانات که نمی دانستید

رضا نصری: اقدام نظامی ایران علیه اسرائیل «پاسخ» بود، نه «حمله»/ می‌خواهند ایران را مقصر این درگیری جلوه دهند

افزایش بیش از 48 درصد میزان باراندگی در تربت‌حیدریه

تصاویر: مسابقات کشتی چوخه در گود زینل خان

رونق اقتصادی برای دست‌اندرکاران نوغان‌دار خراسان رضوی

توزیع 350 سبد غذایی بین زنان باردار تربت حیدریه

عطار نیشابوری مسافر هفت شهر عشق که سیمرغ را تا قاف پرواز داد

سه ویرانه باستانی شگفت‌انگیز که شاید نام آنها را نشنیده باشید

طبق قرارداد بازارچه آداک یک سازه موقت است/ پایان قرار داد، عدم تمکین سرمایه گذار و ورود سازمان بازرسی به پرونده/ اصرار سرمایه گذار بر ادامه تصرف غیر قانونی بازارچه/ احداث پارکینگ طبقاتی/ برگزاری مزایده برای واگذاری مغازه ها/ راهی جز پلمپ بازارچه آداک نداشتیم/ با یک قرارداد شفایی از کسبه ماهی 231 میلیون تومان دریافت می کنند/ چاره ای جز رسانه ای کردن برایمان باقی نماند

بخش زیادی از معضلات جامعه با امر به معروف و نهی از منکر برطرف می شود

گزارش تصویری؛ نگاهی متفاوت به برگزاری نماز عید فطر از دریچه لنز دوربین

اگر جلوی پروژه‌های سدسازی ترکیه گرفته نشود، آذربایجان غربی و شرقی و اردبیل با آسیب جدی مواجه می‌شوند

رهبر معظم انقلاب: جمهوری اسلامی درصدد آن نیست کسانی را به زور وادار به دین‌داری کند، اما در مقابل هنجارشکنی دینی هم وظیفه دارد و نباید کوتاهی کنیم

10 مورد از سردترین شهرهای جهان؛ سردترین شهر دنیا در کدام کشور قرار دارد؟

صدور 118 موافقت اصولی و پروانۀ بهره‌برداری مراکز درمانی در منطقه تربت حیدریه

افتتاح اولین واحد تولید مرغ تخمگذار در شهرستان رشتخوار

پیش بینی اشتغال 697 نفر در شهرستان تربت حیدریه

برگزاری نماز عید فطر در میدان بسیج و ورزشگاه آزادی شهرک ولیعصر تربت حیدریه

آغاز کشت چغندرقند نشایی در اراضی کشاورزی بخش رخ تربت حیدریه

امکان پرداخت زکات فطریه و کفاره در نانوایی‌های تربت حیدریه فراهم شد

کسب قهرمانی مسابقات دو جام رمضان خراسان رضوی توسط آتش نشان تربت حیدریه

کاهش 36 درصد بارندگی در خراسان رضوی / بحرانی بودن نیمی از دشتهای استان

شکارچی‌های غیرمجاز در رصد کامل محیط زیست تربت حیدریه

استقبال دانش‌آموزان کنکوری تربت حیدریه از قرائت‌خانه‌های آموزشگاهی

امام‌جمعه تربت‌حیدریه: تلاش دشمن برای کشاندن ما به میدان جنگ در منطقه ناکام است

توسعه گردشگری سلامت در شهرستان‌مرزی خواف

ترمز بریدن تریلر در جاده "کوهسرخ" خراسان رضوی حادثه مرگبار آفرید

در پاسخ حمله رژیم صهیونسیتی به کنسولگری کشورمان نباید از رهبری جلو بزنیم

گزارش تصویری: راهپیمایی روز قدس در تربت حیدریه از نگاه دوربین

رژیم صهیونییستی غریقی که به هر چیزی چنگ می زند

رژیم غاصب صهیونیستی آخرین نفس‌های خود را می‌کشد

اختصاص بالاترین نرخ مشارکت اقتصادی و پایین ترین نرخ بیکاری به خراسان رضوی

تصاویر: دیدار مسئولان و کارگزاران نظام با مقام معظم رهبری

کاهش ماندگاری پزشکان متخصص در شهرستان/ افزایش حیوان گزیدگی در تربت‌حیدریه/ نیاز منطقه به 30 متخصص/ راه‌اندازی پایگاههای اورژانس نسر و رودمعجن / آغاز احداث ساختمان اورژانس بانوان