بزرگنمایی:
به چه حقی می توان پذیرفت که چند نفر با سلیقه خاص حق مردم برای حضور نماینده شان را نادیده بگیرند؟!
پایگاه خبری نوید تربت: http://www.navidtorbat.ir
سیدحسن خمینی بر برگزاری انتخاباتی پر شور تأکید کرد و معتقد است: برای رفع بیکاری، فقر و حتی مسائل اجتماعی از نان شب واجب تر این است که ما به سمت یک انتخابات پر شور برویم. یادگار امام(ره) از رد صلاحیت های شمار قابل توجهی از کاندیداهای انتخابات شورای شهر پیش رو نیز انتقاد کرد و گفت: معنا ندارد که با نگاه تنگ نظرانه گروه هایی را از حق حضور در انتخابات محروم کنند. به چه حقی می توان پذیرفت که چند نفر با سلیقه خاص حق مردم برای حضور نماینده شان را نادیده بگیرند؟!
موسوی لاری نیز ملاک سنجش کارآمدی نامزدها را صندوق رای عنوان کرد و گفت: مدیریت کشور را کسی باید بر عهده بگیرد که اکثریت، او را در انتخابات رقابتی و آزاد انتخاب کرده باشند.
یک فعال رسانه ای اصلاح طلب نیز بیان کرد که تصور احمدینژاد این است که در میان قشر پایین و ناراضی جامعه پتانسیل رایآوری دارد و نظام میتواند فرصت مجددی به او بدهند. به اعتقاد محمد جواد روح، احمدی نژاد در مقابل علی لاریجانی قرار گرفته که گزینه مطلوب هیچیک از نیروهای سیاسی نیست، اما در تناقضی عجیب موقعیت و جایگاهی دارد که میتواند مورد توافق همه نیروها قرار بگیرد!
به گزارش شفقنا، در ادامه آخرین اخبار، نظرات و تحلیل های اصلاح طلبان درباره انتخابات 1400 را می خوانید:
سیدحسن خمینی: معنا ندارد که با نگاه تنگ نظرانه گروه هایی را از حق حضور در انتخابات محروم کنند
جماران نوشت: سیدحسن خمینی در دیدار با اعضای شورای مرکزی مجمع ایثارگران که روز پنچشنبه در حسینیه جماران برگزار شد، طی سخنانی گفت: بنده چه اولویتی نسبت به شما دارم که یکی را راه بدهم و یکی را راه ندهم؟! قانون هم اگر جلوی حقوق مردم را می گیرد، قانون غلطی است و باید به سمت اصلاح آن رفت. ضمن اینکه با قانون های موجود، به خصوص قانون اساسی، به راحتی می شود حقوق عمومی مردم را احیاء کرد.
وی با انتقاد شدید از ردصلاحیت شمار قابل توجهی از کاندیداهای انتخابات شورای شهر پیش رو، گفت: معنا ندارد که با نگاه تنگ نظرانه گروه هایی را از حق حضور در انتخابات محروم کنند. به چه حقی می توان پذیرفت که چند نفر با سلیقه خاص حق مردم برای حضور نماینده شان را نادیده بگیرند؟! به خصوص آنکه اساسا شوراهای شهر و روستا نهادهایی اجتماعی و غیرسیاسی هستند.
وی افزود: اگر خود مردم تصمیم به مبارزه و مقابله بگیرند در صف می ایستند و حتی فقر را هم تحمل می کنند. در زمان دفاع مقدس یک نفر هم بابت گرانی و کمبودها غرّ نزد، چرا که روستایی و شهری این جنگ را جنگ خودشان می دانستند. سربازی که در جبهه است به شرطی تفنگش شلیک می کند که وقتی نامه از شهرش می آید مادرش بگوید کل روستا و کل کوچه برای تو آش نذری پخته اند و در چشم مردمش، قهرمان باشد. الآن هم اصلا مهم نیست چه کسی رئیس جمهور می شود؛ بلکه مهم این است که این مردم او را رئیس جمهور کنند. اتفاقا فقط کسی که مردم او را رئیس جمهور کنند می تواند به خوبی مقابل آمریکا بایستد و عزتمندانه منافع ملی را تأمین کند.
انتخابات پر شور از نان شب واجب تر است
یادگار امام اظهار کرد: برای رفع بیکاری، فقر و حتی مسائل اجتماعی از نان شب واجب تر این است که ما به سمت یک انتخابات پر شور برویم. اینکه چه کسی انتخاب می شود، بُعد دوم قضیه است. اما معنا ندارد که به لوازم آن تن ندهیم و بعد هم بگوییم «می خواهیم؛ اما امکانش نیست». «دوستی با پیلبانان یا مکن یا طلب کن خانه ای در خورد پیل». لذا من فکر می کنم هیچ امری واجب تر از بازگشت به این شعار امام نیست که «همه با هم». اول انقلاب این شعار سرتیتر آرم جهاد سازندگی قرار گرفت. به صورت «تنها» کاری پیش نمی رود ولی اگر دست هایمان در هم افتاد همه کار می توانیم بکنیم.
وی ادامه داد: ایران، خیلی بزرگ است؛ تمدن و تاریخ این کشورخیلی عزیز و بزرگ است و در حدّ یک، دو یا سه نفر نیست. البته این ایران با تشیع عزیزتر شده، تشیع در این خانه شکل گرفته و اسلام در این خانه قوام پیدا کرده است. جمع «ملیّت» با «دیانت» کار بزرگی کرده است. به نظر من تردید نباید کنیم و باید به گذشته خودمان افتخار کنیم و می کنیم. به وضع موجودمان باید معترض باشیم و هستیم، البته باید هم به آینده امیدوار باشیم و همت کنیم.
موسوی لاری: کارآمدی نامزدها باید پای صندوق رای تعیین شود
ایرنا نوشت: عضو مجمع روحانیون مبارز، ملاک سنجش کارآمدی نامزدها را صندوق رای عنوان کرد و گفت: مدیریت کشور را کسی باید بر عهده بگیرد که اکثریت، او را در انتخابات رقابتی و آزاد انتخاب کرده باشند.
سید عبدالواحد موسوی لاری روز جمعه در گفت و گو با ایرنا درباره آخرین رایزنیهای مجمع روحانیون مبارز درباره انتخابات 1400 خاطرنشان کرد: مجمع روحانیون مبارز وارد مصادیق نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نشده است.
وی با بیان اینکه نهاد اجماعساز اصلاح طلبان مورد پذیرش همه از جمله مجمع روحانیون مبارز است، گفت: مجمع از عملکرد نهاد اجماع ساز رضایت دارد و عقل جمعی و آنچه جمع تصمیم بگیرد طبعا مورد رضایت مجمع هم خواهد بود.
قصد نامزدی ندارم
وزیر کشور دولت اصلاحات در پاسخ به سئوالی درباره این موضوع که آیا قصد دارد نامزدی انتخابات ریاست جمهوری 1400 شود، گفت: قصد نامزدی در انتخابات را ندارم.
موسوی لاری همچنین درباره نگاه دبیر کل مجمع روحانیون مبارز به انتخابات 1400 نیز یادآور شد: آقای خوئینیها همه حرفشان را در نامه شان زدند و مطرح کردند که باید شرایط به گونهای برنامه ریزی شود که به سوی یک انتخابات رقابتی و حداکثری پیش برویم و به این وسیله جامعه بتواند به نشاط و بالندگی برسد و شرکت کنندگان معتنابه باشند.
وی گفت: تمام دغدغه آقای خوئینیها این بود که حاکمیت شرایط را به شکلی فراهم کند که امکان حضور دیدگاهها و نگرشهای مختلف در انتخابات فراهم شود تا مردم با اقبال بیشتری پای صندوق های رای بیایند و از این حالت خمودی و خموشی که در انتخابات شاهد آن هستیم، نجات پیدا کنیم.
معاون حقوقی-پارلمانی دولت اصلاحات، نامگذاری نظام حکومتی کشور تحت عنوان «جمهوری اسلامی» را یادآور شد و افزود: نظام ما «جمهوری اسلامی» نام گرفته و «جمهوری» به معنای آن است که مردم اصلی ترین منبعی هستند که به این نظام مشروعیت میدهند و طبعا باید فضا و شرایط به گونهای توسط بزرگان سیاست کشور برنامه ریزی شود که امکان حضور حداکثری مردم پای صندوقهای رای فراهم شود.
موسوی لاری با اشاره به تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری بر زمینه سازی حضور حداکثری در انتخابات خاطرنشان کرد: مقام رهبری هم نسبت به این مساله بارها تاکید داشتند و در آخرین صحبت هایشان هم مساله حضور حداکثری مردم را در انتخابات مطرح کردند منتها باید فضا هم به گونه ای شود که امکان حضور مردم فراهم شود.
وی درباره زمینههای افزایش مشارکت مردم در انتخابات تصریح کرد: وقتی مردم از هر سلیقهای، نگاهی و دیدگاهی احساس کنند، نماینده ای نزدیک به نگاه و نگرش آنها به عنوان کاندیدا حضور دارد برای مشارکت انگیزه پیدا میکنند. چینش کاندیداها باید به شکلی باشد که نمایندگان سلایق مختلف در میان آنها حضور داشته باشند و تحقق این موضوع در اختیار حاکمیت و شورای نگهبان است.
نهادهای ناظر به جمهوریت نظام باور قلبی داشته باشند
این فعال اصلاح طلب خطاب به نهادهای ناظر بر انتخابات از جمله شورای نگهبان گفت: نهادهای ناظر بر انتخابات باید جمهوریت و حضور حداکثری مردم را باور داشته باشند و به این باور قلبی رسیده باشند که مشروعیت نظام جمهوری اسلامی به این است که اکثریت مردم پای صندوق های رای بیایند و آن کسی که انتخاب می شود نماینده اکثریت مردم و جامعه باشد.
موسوی لاری با یادآوری مشارکت پایین مردم در انتخابات مجلس یازدهم خاطرنشان کرد: اگر نمایندگان سلایق مختلف در انتخابات حضور نداشته باشند، وضعیت مجلس کنونی را پیدا می کند که در بعضی شهرها 20 درصد آرای مردم را دارد.
وی با تاکید بر اینکه رییس جمهوری باید نماینده اکثریت مردم باشد، افزود: اگر میخواهیم رییس جمهوری نماینده اکثریت مردم باشد باید ببینیم راهکارهای آمدن مردم پای صندوق انتخابات چیست.
نماینده مجلس اول شورای اسلامی به موانع ساختاری موجود برای تحقق وعدههای رییسان جمهوری به عنوان نفر دوم کشور اشاره کرد و گفت: اگر مردم احساس کنند که موانعی جلوی راه روسای جمهوری است و نمیگذارند به برنامه هایشان جامه عمل بپوشانند دلسرد می شوند.
مردم نباید حس کنند حاکمیت خطی برخورد میکند
موسوی لاری تصریح کرد: اگر حاکمیت و حاکمان ما واقعا به دنبال حضور حداکثری مردم هستند باید به گونه ای رفتار نکنند که جامعه حس کند با مسائل کشور خطی برخورد می شود و برخی کاندیداهای انتخابات را با بهانههای واهی رد و صلاحیتشان را متزلزل میکنند تا افرادی که مد نظر خودشان است را به نوعی منصوب کنند.
نماینده مردم تهران در مجلس سوم شورای اسلامی با بیان اینکه اگر به دنبال انتخابات پرشور و حداکثری هستیم باید شرایط انتخابات پرشور و حداکثری را فراهم کنیم، در خصوص اظهارات برخی فعالان اصولگرا مبنی بر اولویت داشتن کارآمدی به مقبولیت گفت: کارآمدن بودن را چه کسی تعیین می کند. مگر غیر از این است که کارآمدی را اکثریت آرای مردم تعیین میکند.
موسوی لاری خطاب به کسانی که کارآمدی را مبنا فرض می کنند و به مقبولیت مردمی کاندیداها توجه ندارند، گفت: اگر واقعا چنین است من معتقدم که اصلا انتخابات لازم نداریم و یک آدم کارآمد را خود بزرگان قوم تعیین کنند و وی کشور را اداره کند.
وی تصریح کرد: اگر ما انتخابات داریم و میخواهیم به جمهوریت نظام جمهوری اسلامی بها دهیم معنایش این است که میخواهیم کسی مدیریت کشور را به عهده بگیرد که اکثریت مردم وی را در یک انتخابات رقابتی و آزاد انتخاب کرده باشند.
کارآمدی در پرتو کثرت آرای مردمی به دست میآید
وی تصریح کرد: کاندیدایی که اکثریت آرای مردم را به خود اختصاص دهد، کارآمدترین فرد است و آنهایی که شعار کارآمدی میدهند، ناخواسته میخواهند جمهوریت نظام را تهدید کنند وگرنه چگونه ممکن است صحبت از کارآمدی کنیم و به اسم کارآمدی بخواهیم رای مردم را متزلزل کنیم در حالی که کارآمدی در پرتو کثرت آرای مردمی به دست می آید.
عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز ضمن پرسیدن این سئوال که رییس جمهوری با پشتوانه 30 میلیون رای کارآمدتر است یا رییس جمهوری با پشتوانه 10 میلیون رای، افزود: قدرت و قوت یک فرد بستگی به این دارد که از حمایت بیشتر مردم برخوردار باشد اما ما متاسفانه نقش مردم را گاهی نادیده می گیریم.
موسوی لاری با بیان اینکه یک حکومت به میزانی که تکیهگاهش مردم باشند از اقتدار بیشتری برخوردار است، خاطرنشان کرد: قدرت واقعی یک حکومت ناشی از برخورداری از حمایت و پشتیبانی اکثریت مردم است که در انتخابات میتواند ظهور و بروز پیدا کند.
وی با آسیب شناسی وضعیت جریان اصلاحات نیز گفت: هر جریان سیاسی طبعا دارای نقاط مثبت و منفی است و باید کارکرد سیاسی آن دائما نقد شود و این موضوع در مورد جریان اصلاحات هم صادق است اما در حوزه مسائل مربوط به انتخابات، مشکلی که جریان اصلاحات با آن مواجه است، فیلتر شورای نگهبان است.
این فعال سیاسی با بیان اینکه برخی از افرادی که کارآمد هستند و از وجاهت ملی و عمومی برخوردار هستند نمیتوانند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند، افزود: نمیگویم آدم های ضدانقلاب بلکه آدم های سالمی که سوابق درخشان و ارزشمندی دارند نباید صرف اینکه گرایش سیاسی خاص خودشان را دارند نگران رد صلاحیت باشند.
موسوی لاری، تفاوت نگاههای سیاسی دلسوزان نظام در حوزههای مختلف داخلی و خارجی را یادآور شد و افزود: همه آدمها که به یک شکل فکر نمیکنند؛ شورای نگهبان اجازه دهد آدم ها با سلیقههای مختلف بیایند در باسکول انتخابات قرار بگیرند تا هر شخصی که از مقبولیت بیشتری در میان مردم برخوردار است مدیریت امور را به عهده بگیرد.
هر کس رای بیاورد، رییس جمهوری 80 میلیون ایرانی خواهد بود
وی گفت: هر فردی اعم از اصولگرا یا اصلاح طلب که رای آورد رییس جمهوری 80 میلیون ایرانی خواهد بود و دیگر به گروه خاصی متکی نیست. مشکلی که امروز داریم این است که آدم های توانمندی که از طرف احزاب و گروه های سیاسی لایق تشخیص داده می شوند و سوابق درخشانی دارند در گام نخست یا از رد صلاحیت خود توسط شورای نگهبان مطمئن هستند یا اینکه احتمال رد صلاحیت آنها داده میشود.
وزیر کشور دولت اصلاحات، رد صلاحیتها را عامل تنزل کاندیداها به افراد ضعیفتر و با مقبولیت کمتر دانست و افزود: در شرایطی که افراد سرشناس و صاحب سابقه از تایید صلاحیت خود مطمئن نیستند احزاب مجبور هستند پله پله پایین بیایند و افرادی را معرفی کنند که ممکن است در سطح درجه یک برای کاندیدایی از نظر شایستگی نباشند.
موسوی لاری گفت: اگر جمهوری اسلامی واقعا به جمهوریت باور داشته باشد و فقط و فقط در چارچوب قانون اساسی حرکت کند مطمئن هستم شور و امید دوباره به مردم برمی گردد زیرا مردم ما واقعا نظام اسلامیشان را دوست دارند و هرگز دنبال این نیستند که دنبال یک سری از جریانات غلط حرکت کنند.
وی با بیان اینکه باید به مردم بها داده شود و احساس کنند که دیده می شوند و به حساب می آیند نه اینکه هر زمانی انتخابات پیش می آید سراغ آنها برویم، خاطرنشان کرد: سخنگوی شورای نگهبان در مصاحبه ای گفته بود اگر ما نباشیم، مردم به قاتل رای می دهند که این حرف صحیح نیست. به قول شهید مطهری، حتی اگر اکثریت مردم به فرد غیرمعتبری رای دهند بهتر از آن است که ما به مردم فردی را تحمیل کنیم چون تحمیل کردن به مردم باعث می شود آنها به رشد و آگاهی نرسند.
انتخابات رقابتی نشاط سیاسی را به جامعه برمیگرداند
موسوی لاری گفت: باید به انتخابات آزاد، رقابتی و فراگیر نسبت به همه احزاب و گروههای سیاسی تن دهیم تا دوباره نشاط به جامعه برگردد.
وی با اشاره به تلاش های مجلس یازدهم برای تصویب طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری و رد آن در شورای نگهبان گفت: ما از مجلس 20 درصدی بیشتر از این توقعی نداریم.
این فعال اصلاح طلب در خصوص پیش بینی برخی اصولگرایان از پیروزی این جناح در انتخابات 1400 گفت: امیدواریم به روزی برسیم که هر دولتی بر سرکار می آید مردم احساس کنند دولت آنهاست؛ دولتی که ملت پشتبیان آن باشد هیچ آسیبی به او نخواهد رسید.
مشارکت حداکثری با تنگ نظری جناحی تحقق نمییابد
موسوی لاری با بیان اینکه رهبری همواره بر انتخابات پرشور و حداکثری تاکید داشته اند، گفت: ایشان میدانند که تکیه گاه این نظام مردم هستند و طبیعتا باید دیگر نهادهای قانونی کشور که متصدی امر انتخابات هستند خواست رهبری درباره فراهم کردن زمینه مشارکت حداکثری که برخواسته از عمق قانون اساسی است را عملیاتی کنند.
وزیر کشور دوران اصلاحات، حضور کاندیداهای همه جریان های سیاسی در انتخابات 1400 را در تضاد با تنگ نظری و گروه گرایی دانست و گفت: مشارکت حداکثری با بازیهای جناحی تحقق نمی یابد و فرایند تایید صلاحیت ها و نظارت ها بایستی در چارچوب قانون اساسی شکل گرفته و پیگیری شود.
موسوی لاری در خصوص احتمال چند قطبی بودن انتخابات آتی نیز گفت: ما از خدا می خواهیم که همه گروه هایی که در چارچوب قانون اساسی و جمهوری اسلامی حرکت می کنند، در انتخابات کاندیدا داشته باشند و خودشان را به رای مردم بگذارند تا هر شخصی که از رای بالاتری برخوردار بود، مدیریت آینده کشور را بر عهده بگیرد.
صالحی: قصد و برنامهای برای کاندیداتوری در انتخابات ندارم
ایسنا نوشت: رئیس سازمان انرژی اتمی در واکنش به برخی گمانه زنیها درباره قصد وی برای کاندیداتوری در انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری تاکید کرد: قصد و برنامهای برای کاندیداتوری در انتخابات ندارم.
علی اکبر صالحی در گفتوگو با ایسنا، در پاسخ به این پرسش که آیا قصد اعلام کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را دارید، گفت: من قبلاً هم گفتم که نه قصدی در این زمینه دارم دارم نه برنامهای.
عارف: اصلاح طلبان در دام عملیات روانی رقیب قرار نگیرند
ایسنا نوشت: رئیس بنیاد امید ایرانیان گفت: اجازه نمی دهیم خارج از مجموعه اصلاح طلبی برای اصلاح طلبان تصمیم گرفته شود.
به گزارش ایسنا محمدرضا عارف در دومین کنگره انجمن زنان روزنامه نگار ایران با تبریک برگزاری این کنگره اظهار کرد: امیدوارم این نشست به دستاوردهای مدنظر که ارتقاء جایگاه انجمن در نظام سیاسی کشور و مشارکت در رویدادهای مهم کشور بویژه رویداد مهم پیش رو که انتخابات شوراها و ریاست جمهوری است، نایل آید. همچنین از همراهی های این انجمن در تقویت وحدت و انسجام جریان اصلاحات در دهه نود تشکر می کنم.
وی یادآور شد: این کنگره در شرایط حاد کرونایی به صورت آنلاین برگزار می شود؛ که جای تقدیر دارد. ضمن آرزوی سلامتی برای همه هموطنان کرونایی و توصیه به رعایت کامل پروتکل های مصوب ستاد مقابله با کرونا؛ تسریع در واکسیوناسیون همه اقشار مردم را به مسئولین ذیربط یادآوری می کنیم . امیدواریم این امر مهم بدون فوت وقت با فوریت و بدون پرداختن بع مسائل حاشیه ای انجام شود.
عارف تاکید کرد: علت اصلی حضور من در این جمع اهمیتی است که به تشکل بانوان می دهیم و این حضور را در راستای راهبرد اصلی جریان اصلاحات بر ضرورت ارتقا جایگاه ونقش افرینی بیشتر زنان در همه زمینه ها و عرصه های مدیریتی کشورمی دانیم. باورمان این است سهم زنان در همه بخش ها باید متناسب با ظرفیتشان باشد. راهبردی که جریان اصلاحات در دهه نود دنبال کرد کف سی درصدی بود. بارها اشاره کردیم این کف را برای آغاز استفاده از ظرفیت ها در نظر گرفته شده است و بیش از این باید باشد.
وی در ادامه این نشست به رسالت تاریخی و مهم انجمن روزنامه نگاران زن، موضوعاتی مثل حق طلبی ،آزادی خواهی و فساد ستیزی اشاره کرد و گفت: می دانیم شما به عنوان نماینده بخش موثری از جریان ریشه دار اصلاحات وظیفه مهمی و سنگینی برعهده دارید.
عارف همچنین گفت: اصلاحات امروز عقلانی ترین، کم هزینه ترین و ریشه دارترین راهبرد واقع بینانه برای عبور ایران عزیز از مشکلات و مصائبی است که ناواقع گرایان و توسعه ستیزها بر آن تحمیل کرده است. اصلاحات یکی فهم درست از مختصات سیاست، فرهنگ، اقتصاد و اجتماع در سطوح جهانی، منطقه ای و ملی است.
وی خاطر نشان کرد: اصلاح طلبی به قرائت ما یعنی تبدیل وضع موجود به مطلب با محوریت منافع و مصالح ملی. از این رو نگاهی نقادانه به وضع موجود داریم و استمرار سیاست های موجود در خیلی بخش ها را به صواب نمی دانیم.
این فعال سیاسی در ادامه گفت: از طرفی نسخه های خیالی و بیراهه های عملا براندازی خواهانه و فرصت طلبی های بی محتوای درونی را سم مهلکی برای اصلاح طلبی می دانیم.
عارف در ادامه گفت:اصلاح طلبی یعنی تدابیر و تصمیمات نهادهای حاکمیتی صرفا بر اساس منافع ایرانیان اتخاذ گردد.اصلاح طلبی امروز یعنی اولویت دادن به حفظ جان و سلامت مردم کشورمان. وبرخورداری آنان از یک زندگی آبرومندانه و سیاست ورزی مبتنی بر توسعه متوازن وپایدار کشور.
عارف ادامه داد: اصلاح طلبی امروز یعنی توجه جدی به مشکلات ومطالبات مردم ، پرداختن به مهمترین چالشهای کشور دربخش اقتصادی، اجتماعی، سیاسی ، اقتصاد ومعیشت مردم ، اشتغال مسکن جوانان، ارتقاء سهم زنان در اشتغال، توجه به حقوق افراد، و نگاه فرهنگی به اقوام به عنوان یک فرصت برای کشور.
این فعال سیاسی خاطر نشان کرد: امروز اصلاح طلبی از جهات مختلف با هزینه ها و هجمه های زیادی مواجه است، بر ما است که ابتدا اصلاح طلبی را درست تعریف کنیم و هویت خود را معطوف به الزامات زمانه باز تعریف کنیم. امروز بر ما فرض است که اصلاح طلبی را از غیر اصلاح طلبی رها کنیم. و با دور اندیشی در دام وضعیت روانی رقیب قرار نگیریم.
وی تاکید کرد: امروز بر ما فرض است که با قاطعیت از رویکرد ائتلاف و انسجام درونی خود دفاع کنیم و آن را با انسجام و وحدت بیشتر ادامه دهیم. از تفرقه بپرهیزیم اصلاح طلبی را پاس بداریم و استقلال اصلاح طلبی را از بین آن نمایان سازیم.
عارف همچنین یادآور شد: بر ما است که در تعامل و گفت وگویی واقع بینانه با ملت موانع درونی را بازشناسیم خود را در مقابل فرصت طلبیها بیمه کنیم و از خیال پردازیهایی که زمینه را برای بر کشیدن توسعه ستیزان ایران ویران کن فراهم میکند ،عبور کنیم.
وی در پایان یاد آورشد که ارزیابی عملکرد جریان اصلاحات در دهه 90 و پرهیز از مسائل حاشیهای و همچنین برنامه ریزی برای حضور و مشارکت حداکثر مردم در انتخابات از موضوعات ضروری است.
حسین کمالی: حرف اصلاحطلبان و اصولگرایان در بین مردم خریدار ندارد
اعتماد آنلاین نوشت: حسین کمالی گفت: اصلاحطلبان و اصولگرایان اکنون در شرایطی نیستند که فکر کنند مقبول جامعه واقع میشوند و حرفشان در بین مردم خریدار دارد. یعنی الان در هر سطح و در هر جایی بخواهیم در رابطه با انقلاب و نظام و همچنین مباحث سیاسی و اجتماعی وارد بحث و گفتوگو شویم، کسان زیادی هستند که به بحثهایی میپردازند که ما توقع نداریم.
*آیا به واسطه مسائلی چون تحریم، کرونا، سوءمدیریت و… انتخابات 1400 میتواند مهمتر از انتخابات دهه 90 قلمداد شود؟
اول باید دید انتخابات به معنای واقعی برگزار خواهد شد یا نه؛ یعنی آیا میتوانیم در سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری شاهد فضایی رقابتی باشیم؟ برای هر تحلیلی درباره رأیگیری خرداد پیش رو باید دید برگزارکنندگان انتخابات بنا دارند از گزینشهای سلیقهای دست بکشند تا مردم بتوانند کسانی را که خودشان میخواهند انتخاب کنند؟ اگر چنین اتفاقی بیفتد و انتخاباتی رقابتی برگزار شود، شاید مردم برای رأی دادن کمی انگیزه پیدا کنند و انتخابات خرداد 1400 با مشارکتی قابل قبول برگزار شود. تنها در چنین صورتی میتوانیم امید داشته باشیم چهرههایی که میتوانند مشکلات ذکرشده در سوال شما را شناسایی و حل کنند، از مردم رأی گرفته و اختیاردار شوند.
کشور در شرایط خطیر فعلی به انتخابات رقابتی احتیاج مبرم دارد. اما اگر قرار گذاشته شود فقط کسانی وارد عرصه رقابت شوند که مطلوب برگزارکنندگان انتخابات هستند، مردم به این نتیجه میرسند که رأی و هر تلاش دیگرشان بیحاصل خواهد بود و اساساً رفتن یا نرفتن پای صندوقهای رأی هیچ فرقی نمیکند. بنابراین در چنین وضعیتی نمیشود به مشارکت بالا فکر کرد. واقعیت این است که مردم از مدیریت عمومی جامعه اعم از دولت و غیردولت دلخوری و ناراحتیهایی دارند و عملکرد دولت در سیاست خارجی و اقتصادی را دارای اشکال میبینند و گرانیهای کمرشکن را هم محصول همین ناکارآمدیها میدانند. به همین دلیل مردمی که این فشارها را تحمل میکنند، وقتی محروم بودن از حق انتخاب را هم متحمل شوند، معلوم است که تصمیم به رأی ندادن میگیرند. این همان موقعیتی است که اصلاً مطلوب نیست و مانع از مقبولیت نظام خواهد شد.
*به نظر شما و با توجه به شرایطی که توصیف کردید، فکر در برخی از سیاستگذاریها تجدید نظر صورت گیرد؟
دقیقاً همینطور است. به این دلیل توصیه مهم به برگزارکنندگان انتخابات این است که شرایط روز را در نظر گیرند و شیوهای پیشه کنند که در کشور یک انتخابات واقعی برگزار شود؛ یعنی با توجه به وضعیت کشور در سطح بینالملل و در بخش داخلی، تمام امور باید به طور منطقی با هوشیاری کامل و پرهیز از تصمیمگیریهای هزینهساز اداره شود. و برای رسیدن به این مهم لازم است از اصرار بر برخی سیاستها و یکجانبهگریها خودداری شود.
*مساله این است که افکار عمومی امیدی به «تجدید نظر» بخشی از حاکمیت ندارد.
ما امیدواریم این کار صورت بگیرد تا بتوانیم بعد از تجربه های تلخ و گرفتاریهای ریز و درشت جامعهای آرام داشته باشیم؛ چون مردم حقشان نیست که دچار گرفتاری و چالشهای بیشتری شوند.
*با این حال تجربه نشان میدهد گروهی که اتفاقاً دارای اختیار هم هستند آشکارا درک کافی از تبعات مشارکت پایین ندارند و اساساً مصالح سیاسی و جناحی را به منافع عمومی ترجیح میدهند!
به هر صورت همه گروههای سیاسی سازوکارهایی را جدی میگیرند تا بتوانند رأی مردم را به سمت خودشان جلب کنند و اداره امور به آنها سپرده شود. البته باید گفت اینکه یک شخص یا یک گروه و یک جمعیت منفعت ملی را نادیده بگیرد و فقط به مصالح گروهی و جناحی فکر کند، قطعاً با نگاه ملی و مردمی فاصله دارد.
*این گروههای منفعتطلب که به راحتی چشم بر مصالح عمومی میبندند باید کنترل شوند. سوال این است که خنثیسازی تحرکات رادیکال و هزینهساز آنها بر عهده کدام نهاد یا چه اشخاصی است؟
کار اگر به گونهای پیش رود که منفعتطلبان بتوانند به مقصودشان برسند، میزان نارضایتی عمومی شدت و حدت پیدا خواهد کرد و در نتیجه کنترل از دست عاملان ایجاد نارضایتی هم خارج میشود که در چنین وضعیتی خود آنها هم در آتش خشم عمومی خواهند سوخت. بنابراین باید به خودشان بیایند و دست از تصمیمگیریهای خسارتزا بردارند.
*سه ماه به برگزاری انتخابات مانده است. اگر ممکن است به طور مصداقی اقداماتی را نام ببرید که شاید انگیزه رأی دادن را به جامعه تزریق کند؟
مهمترین تغییری که در این شرایط ضرورت دارد این است که با اصلاح نگاهمان به رابطه با نظام بینالملل، فضا را برای گفتوگو با جهان مهیا کنیم، البته ضمن حفظ منافع ملی، تا بتوانیم شرایط را بهبود بخشیم؛ یعنی اگر بتوانیم فضای کنونی با جهان را به سمت تعامل ببریم، قیمتها حتماً کاهش پیدا خواهد کرد و درآمدهای دولت و کشور به سامان خواهد رسید. همچنین لازم است در مدیریت اجتماعی هم رویکردی بهتر داشته باشیم تا بتوانیم مردم را به این فهم برسانیم که رأیشان اثرگذار خواهد بود.
*مشارکت حداقلی چه هزینههایی میتواند برای کشور، مردم و نظام به بار آورد؟
اولین هزینه این است که کشورهایی که در سطح بینالملل ایران را مخاطب خود میبینند و با ما وارد گفتوگو میشوند، میتوانند ادعا کنند که سیستم حاکمیتی ایران نزد مردم مقبولیت و مشروعیت ندارد که این میتواند سبب سوءاستفادهشان شود. در چنین موقعیتی نمیتوانیم به مناسبات و مذاکرات از موضع قدرت ورود کنیم. روشن است کشوری که به هر دلیل نتواند با دست پر با دیگران گفتوگو کند حتماً قافیه را خواهد باخت.
*گروههای سیاسی چطور میتوانند مردم را به حضور در پای صندوق رأی ترغیب کنند؟
گروههای سیاسی به خصوص جریان اصلاحات برای ورود به فضای انتخاباتی و دعوت مردم برای مشارکت بالا اعلام آمادگی کردهاند. اما مساله این است که آیا زمینه شرکت در رقابت انتخاباتی برایشان فراهم خواهد شد و خواهند توانست کاندیدای مورد نظرشان را برای به عرصه انتخابات بفرستند، که این بستگی به نوع رفتار و تصمیمگیری برگزارکنندگان انتخابات دارد؛ در واقع همه جریانهای سیاسی باید بتوانند بدون محدودیتهای بیمورد و آنچنانی چهرههای شایسته خودشان را در عرصه رقابتی ببینند.
البته متاسفانه مردم از همه گروهها دلخوری زیاد و جدی دارند. پس ما اگر واقعاً بخواهیم انگیزه رأی دادن را در مردم بالا ببریم و مخالفان شرکت در انتخابات را به موافقان رأی دادن تبدیل کنیم، باید از برخی رویکردهایمان دست برداریم و در حقیقت سیاستی اختیار کنیم که آن سیاستها معطوف به منافع ملی و حقوق مردم باشد. همچنین لازم است به مردم این پیام را برسانیم که سیستم نسبت به زندگی، تامین مطالبهها و رستگاری آنها بیتفاوت نیست. اگر بتوانیم این کار مهم را انجام دهیم، شک نکنید که در روز 28 خرداد سال 1400 آرای قابل توجهی به صندوقهای رأی ریخته خواهد شد؛ مثلا اقداماتی که گرانی به وجود میآورد و کارهایی که صلح با جهان را سخت میکند، یا کارهایی که چوب لای چرخ صنعت و کشاورزی کشور میگذارد و همچنین کارهایی که سرمایه و اجتماعی را به سمت کمرنگتر شدن سوق میدهند باید کنار گذاشته شوند تا همه بتوانیم از این بزنگاه عبور کنیم. اما متاسفانه مردم نسبت به گروههای سیاسی ناامید و بدبین هستند که حتماً باید به هر طریقی این نقصان را برطرف کنیم.
*به طور مشخص اصلاحطلبان چقدر برای اصلاح امور آمادگی دارند؟
من به صراحت و به وضوح تاکید میکنم، چه اصلاحطلبان و چه اصولگرایان اکنون در شرایطی نیستند که فکر کنند مقبول جامعه واقع میشوند و حرفشان در بین مردم خریدار دارد؛ یعنی الان در هر سطح و در هر جایی بخواهیم در رابطه با انقلاب و نظام و همچنین مباحث سیاسی و اجتماعی وارد بحث و گفتوگو شویم، کسان زیادی هستند که به بحثهایی میپردازند که ما توقع نداریم. بنابراین بحث سر اصلاحطلب و اصولگرا نیست و متوجه دلخوری عمومی است. بنابراین همه ارکان نظام و سیاسیون باید تمام تلاششان را به کار گیرند و مجدانه برای اقناع افکار عمومی که تنها راه خلاصی از گرفتاریهاست هر کاری که لازم است انجام دهند.
*حالا که کار به اینجا رسیده است میتوان امید داشت چهرههایی چون ناطق نوری و… بتوانند با ورود به انتخابات اتفاقی مثل اتفاق دوم خرداد 1376 رقم بزنند؟
نه! اصل بر برگزاری انتخابات آزاد است تا مردم خودشان برای انتخاب تصمیم بگیرند؛ یعنی نباید انتخابات را به اشخاص وصل کنیم، باید اجازه دهیم مردم خودشان فرد مورد نظرشان را برای ریاستجمهوری انتخاب کنند.
فعال اصلاحطلب: برای تداوم اصلاحات شاید از نامزد نیابتی حمایت کنیم
ایرنا نوشت: عضو شورای مرکزی حزب همبستگی ایران اسلامی، گفت: اگر گزینه حداکثری اصلاحات به هر دلیل در انتخابات حضور نداشته باشد برای تداوم روند اصلاحی میتوانیم از علی لاریجانی یا هر گزینه معقول و متعهد به پیگیری مطالبات اصلاحات حمایت کنیم.
«منصور کمالی» روز جمعه در گفتوگو با ایرنا درباره کارکردهای «جبهه اصلاحات ایران» و میزان موفقیت آن در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، گفت: برای اینکه رسیدن به موفقیت باید افراد با دقت مورد بررسی قرار گیرند. البته بخش زیادی از این پروسه به نهادهای حاکمیت و توجه به جایگاه احزاب در انتخابات بر میگردد.
عضو شورای مرکزی حزب همبستگی ایران اسلامی افزود: اگر مثلا جریانها در موضوع انتخابات ضعیف عمل کنند، همه تقصیرها گردن آنها نیست و بخشی از این کم کاری به دیگر ارگانها بر میگردد. به عنوان مثال صدا و سیما باید فضایی در اختیار احزاب و جبههها برای معرفی خود و برنامههایشان قرار دهد یا وزارت کشور باید از نظر مالی احزاب را حمایت کند و در برگزاری کنگرهها و مجامع حزبی امکاناتی در اختیار آنها قرار دهد و از این طریق به احزاب و مردم شور و نشاط دهند.
کمالی یادآور شد: احزاب دارای تمکن مالی میتوانند میدان دار معرفی افراد و تنظیم لیست شوند و ستادهای انتخاباتی را هدایت کنند. این کار باعث میشود نخبگان کارآمد اما بدون قدرت مالی از گردونه خارج نشوند.
وی ادامه داد: اگر در جریان اصلاحات تعادل برقرار شود، نیروهای جدید و قوی شناسایی و به جامعه معرفی میشوند. احزاب کارکردی مانند اصناف دارند و متولی کنترل و نظارت بر زیر مجموعه خود هستند. اصناف چون احزاب در بخش سیاسی نقشی تزئینی دارند، لذا دو نقص آشکار وجود دارد، نخست اینکه نقش احزاب باید در قانون مشخص شود و همچنین نهادهای حاکمیتی باید حامی و تسهیل کننده روند تحزب باشند.
کمالی اضافه کرد: اصلاحطلبان فعلا نمیدانند روی چه کسی باید اجماع کنند چون در جامعه شور و نشاط سیاسی وجود ندارد. حتی نظر سنجی آزاد، قابل اتکا و مستند وجود ندارد. صدا و سیما به حدی در سالهای گذشته بد عمل کرده که نظرسنجیهایی که ارائه میکند فاقد اعتماد و اعتبار است. لذا باید در یک نظر سنجی قابل رجوع و معتبر متوجه نرخ مشار کت مردم شویم و با توجه به این فاکتور، شخصیت انتخاباتی خود را برای پست ریاست جمهوری معرفی کنیم و تا زمانی که نرخ مشارکت روشن نشود، نمیتوان چشم انداز روشنی از انتخابات داشت.
این فعال اصلاحطلب درباره احتمال حمایت اصلاحطلبان از نامزد غیر اصلاحطلب در انتخابات ریاست جمهوری 28 خرداد اظهار کرد: این ادعا که چون گزینه خودمان را نداریم در انتخابات شرکت نمیکنم را نمیپسندم. اگر گزینه حداکثری اصلاحات به هر دلیل در عرصه حضور نداشته باشد برای اینکه روند اصلاحی متوقف نشود میتوانیم از علی لاریجانی یا هر گزینه معقول دیگری حمایت کنیم. لاریجانی نشان داده محور اقدام و عملش بر پایه عقلانیت است. لذا در شرایط خیلی خاص اصلاحطلبان برای جلوگیری از توقف اصلاحات باید از هر امکانی بهره گیرند.
کمالی تاکید کرد: با توجه به تجارب ناموفق گذشته در مورد حمایت از نامزد غیر اصلاحطلب، اگر در این دوره شخصی را به پیروزی رساندیم و راه و نظر اصلاحات را نادیده گرفت فوری باید جدایی صورت گیرد. چه لاریجانی یا هر شخص دیگری که مورد حمایت احتمالی اصلاحطلبان قرار میگیرد باید متعهد شود مطالبات اصلاحطلبان را در کشور مورد توجه قرار دهد.
وی درباره طیفهای مختلف اصولگرا گفت: اگر حافظه تاریخی یاری کند تکلیف شخصی مثل رییس دولت نهم و دهم برای نظام روشن است. رفتارهایی که در گذشته از او در عرصه سیاست داخلی و خارجی سراغ داریم و مواضع کنونی او نشان میدهد رییس دولت دهم همیشه از ابزارهای پوپولیستی بهره میبرد. او نه آن زمان برنامهای داشت و نه در آینده خواهد داشت و اصولگرایان همیشه باید پاسخگوی اقدامات 8 ساله او باشند.
این فعال اصلاحطلب بیان کرد: در دیگر طیفهای اصولگرایی هم اختلافات شدید وجود دارد و بخشی از اصولگرایانی که دارای عقلانیت سیاسی هستند موافق گروههایی چون پایداری و احمدینژادیها نیستند و در یک بررسی میدانی متوجه خواهیم شد اختلافات در جریان اصولگرا بیشتر از جریان اصلاحات است و در واقع اصلاحطلبان دارای انسجام بیشتری هستند.
کمالی شکاف در اردوگاه اصولگرایان را عمیق ارزیابی کرد و گفت: بعید میدانم انسجامی که در اصلاحطلبان وجود دارد در جریان اصولگرا هم وجود داشته باشد.
اصولگرایان پیروز انتخابات 1400 میشوند یا اصلاح طلبان؟ تحلیل محمدرضا خباز
خبرآنلاین نوشت: محمدرضا خباز، عضو حزب اعتماد ملی درباره احتمال عبور مردم از اصولگرایان و اصلاح طلبان در انتخابات 1400 به خبرگزاری خبرآنلاین، گفت: در چهل و دو سالی که از عمر انقلاب اسلامی میگذرد و با مرور انتخاباتهای گذشته، میبینیم که به جز آقای احمدینژاد که وابسته به جریان اصولگرایی بود، سایر روسای جمهور یا اصلاحطلب بودند یا معتدل یا فراجناحی، اما اصولگرا نبودند. به بیانی دیگر نه خودشان مدعی چنین سخنی بودند و نه گروههایی که از آنها حمایت میکردند چنین ادعایی داشتند.
وی گفت: از اسفند سال 98 که انتخابات مجلس با مشارکت حداقلی برگزار شد هر تحلیلگر سیاسی که میخواهد اظهارنظر کند به تعبیری دست و دلش میلرزد مبنی بر اینکه آیا پیش بینی او درباره میزان مشارکت مردم در انتخابات 1400، درست از آب در خواهد آمد یا خیر؟
خباز گفت: دلیل آن هم این است که اساسا مردم همانند اسفند سال 98، نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند؛ بنابراین یا همان چهل و دو درصد از مردم واجدین شرایط، در انتخابات شرکت میکنند یا اینکه در مجموع مردم متوجه شدهاند، چون در انتخابات مجلس شرکت نکردهاند با عدم مشارکتشان در انتخابات، مجلسی روی کارآمده که با سخنرانیها، مصوباتش، اعلام نظرهای خرد و کلانش، برای آنها ایجاد مشکل میکند و بهتر است در 1400 مشارکت داشته باشند.
عضو حزب اعتماد ملی تصریح کرد:تصمیم سازان و تصمیمگیران کشور هم دو دسته هستند؛ عدهای که معتقد به انتخابات حداکثری هستند که در کلام رهبری هم به آن اشاره شده، اما عدهای علی رغم اینکه ادعای حمایت و طرفداری از بیانات رهبری را میکنند و به تعبیری خودشان را ذوب در ولایت میدانند، اما رسما اعلام میکنند انتخابات حداکثری، خاصیتی ندارد بلکه انتخابات حداقلی هم کافی است؛ بنابراین انتخابات، اگر با مشارکت حداقلی همراه باشد نه اصلاحطلب میتواند روی آن حسابی باز کند و نه اصولگرا. در واقع با مشارکت حداقلی، مشخص نیست، انتخابات چه نتیجهای به دنبال داشته باشد.
خباز گفت: اگر مردم پای صندوقها بیایند یعنی بالای 60 درصد مردم واجدین شرایط در انتخابات شرکت کنند تجربه نشان میدهد که مردم به اصولگرایان رأی نمیدهند جز همان زمان احمدینژاد که او هم ماجرای خاص خود را دارد. در دور دوم آقای احمدینژاد، کسانی که حامی او بودند یکی پس از دیگری، عقب نشینی کردند و در مجلس هشتم حتی در کمتر از نیم ساعت، طرح عدم کفایت سیاسی او را با بیش از 150 امضا کلید زدند. هرچند از خارج از مجلس، این قائله خاتمه یافت.
این چهره اصلاح طلب گفت: از میان کاندیداهایی که در حال حاضر اعلام آمادگی کردند به جز یک نفر آن، بقیه اصولگرا هستند و خودشان افتخار میکنند اصولگرا هستند. اصلاحطلبان نیز تاکنون اظهارنظر نکردهاند. باید ببینیم تا زمان انتخابات چه اتفاقی رخ میدهد؛ بنابراین چگونه میتوان گفت مردم نه به اصلاح طلبان و نه به اصولگرا رأی میدهند در واقع این سخنی است که مبنای علمی و تجربی ندارد، چون وقتی کاندیداهای اصولگرا و اصلاحطلب در انتخابات حضور داشته باشند نیازی نیست به کاندیدایی رأی بدهیم که نه اصولگرا است و نه اصلاح طلب؛ بنابراین چنین چیزی وجود خارجی ندارد.
استاندار پیشین دولت روحانی گفت: اگر مردم در انتخابات شرکت کردند بدین معناست که طبیعتا میخواهند به یکی از کاندیداهای موجود رأی بدهند. حال کاندیداهای موجود ممکن است یا اصلاحطلب باشد یا اصولگرا. در واقع کاندیدایی نیست که بگوید من نه اصلاحطلب هستم و نه اصولگرا. چنین ادعایی را تاکنون نداشتیم ممکن است یک کاندیدا، اصولگرا یا اصلاح طلب بودنش را کتمان کند به تعبیری «جز راست نباید گفت، هر راست نشاید گفت». یا ممکن است کاندیدایی اصولگرا باشد، اما برای رأی آوری نگوید اصولگرا است، اما پیشینه، نیت، فکر و زمینه شغلی اش، نشان میدهد که او اصولگرا است. به عنوان مثال کاندیدایی که در حال حاضر با مجموعه اصولگرایی کار میکند نمیتواند بگوید اصولگرا نیست. او میتواند این گونه وعده بدهد که اگر انتخاب شد در کابینهاش، از همه نیروهای متفکر جامعه استفاده میکند این بحث دیگری است.
وی تاکید کرد: بنابراین همه باید کمک کنیم مردم، پای صندوقهای رأی بیایند. در واقع به جای اینکه به این مسئله فکر کنیم که مردم به چه کسی رأی میدهند باید به نکته توجه کنیم که هر کس در حد توان خود از مردم برای حضور در پای صندوقهای رأی دعوت کند بدین گونه که اگر در انتخابات، حضور پیدا کنند بسیاری از مسائل کشور از جمله انسجام داخلی، همدلی در داخل، توطئه دشمنان خارجی علیه کشور، حل خواهد شد که از آثار و برکت انتخابات حداکثری برای کشور است.
سردبیر هفتهنامه صدا: تایید صلاحیت احمدی نژاد دور از واقعیت است
محمدجواد روح روزنامهنگار و سردبیر هفتهنامه صدا در گفتگو با رویداد24 فضای سیاسی انتخابات 1400 را به ویژه درباره محمود احمدی نژاد و علی لاریجانی بررسی کرده است. روح معتقد است تصور احمدینژاد این است که در میان قشر پایین و ناراضی جامعه پتانسیل رایآوری دارد و نظام میتواند فرصت مجددی به او بدهند. به اعتقاد روح، در مقابل علی لاریجانی قرار گرفته که گزینه مطلوب هیچیک از نیروهای سیاسی نیست، اما در تناقضی عجیب موقعیت و جایگاهی دارد که میتواند مورد توافق همه نیروها قرار بگیرد!
احمدینژاد مورد حمایت نیروهای سیاسی شناسنامهدار نیست
روح با بیان اینکه احمدینژاد یک گزینه پوپولیست است و مورد حمایت هیچ حزب و نیروی سیاسی شناسنامهداری قرار ندارد، تصریح کرد: احمدینژاد همواره سعی کرده از خود چهرهای به نمایش بگذارد که به ادعای او، فارغ از همه قدرتها و احزاب و جریانهاست و حتی ضد آنها و ضد اشرافیت عمل کند. او مدعی است که احزاب شکل گرفتهاند تا از منافع مافیای قدرت و ثروت پاسداری کنند؛ اما من (یعنی احمدینژاد) چون ضد اشرافیت و در مقابل مافیا و نامزدی برآمده از مردم هستم مورد حمایت احزاب قرار نمیگیرم. در واقع حمایت نکردن احزاب از احمدینژاد برای او یک پوئن و امتیاز سیاسی و تبلیغاتی محسوب میشود و در این چارچوب، احزاب چپ و راست هم برایش هم فرقی ندارد.
تایید صلاحیت احمدی نژاد دور از واقعیت است
این فعال سیاسی با این حال، تحلیلها و تصورات احمدینژاد از شرایط سیاسی کنونی کشور را دور از واقعیت دانست و گفت: خیلی بعید میدانم گزینهای به نام تایید صلاحیت احمدینژاد روی میز باشد. نه تنها او، بلکه بسیاری از چهرههایی که جوان و انقلابی خطاب میشوند هم بعید است تایید صلاحیت شوند. اتفاقا، مجموعه شرایط داخلی و خارجی کشور بهگونهای است که احساس میشود تصمیمگیرندگان کلان نظام به دنبال گزینهای هستند که اطمینان نسبی به او هم در داخل و هم خارج از کشور وجود داشته باشد و به نظر میرسد علی لاریجانی گزینهای است که میتواند این نقش را بهخوبی ایفا کند.
لاریجانی گزینه مطلوب نیروهای سیاسی نیست، اما میتواند مورد توافق قرار بگیرد
روح توضیح داد: لاریجانی میتواند با تشکیل دولتی مشابه دولت روحانی، تعامل و هماهنگی نسبی را در میان جناحهای سیاسی داخل کشور ایجاد کند و برخلاف احمدینژاد و نامزدهای راست رادیکال، ثبات سیاسی را برهم نمیزند. لاریجانی در خارج از کشور هم اعتبار دارد. او نزد آمریکا و اروپا بهعنوان متحد حسن روحانی و محمدجواد ظریف و حامی برجام شناخته میشود و چین و روسیه نیز نگاه مثبتی به او دارند. بهویژه آنکه لاریجانی در یکی دو سال اخیر، از یک طرف نقش موثری در امضای سند 25ساله با چین ایفا کرده و از طرف دیگر، نزدیکترین چهره به خود (کاظم جلالی) را بهعنوان سفیر ایران راهی مسکو کرده است.
وی براین اساس نتیجهگیری کرد: با وجود اینکه لاریجانی گزینه مطلوب هیچیک از نیروهای سیاسی نیست، اما در موقعیت و جایگاهی قرار دارد که میتواند مورد توافق همه نیروها قرار بگیرد و به نظر میرسد آن چیزی هم که برای نظام در انتخابات این دوره ریاستجمهوری اهمیت دارد، رسیدن به چنین گزینهای است.
سردبیر هفتهنامه صدا یادآور شد: اگر قرار باشد لاریجانی با چنین جایگاهی و بهعنوان «گزینه مورد توافق» در انتخابات حضور پیدا کند، طبعا دلایل ردصلاحیت احمدینژاد تقویت خواهد شد؛ چراکه اگر احمدینژاد در مقابل لاریجانی قرار بگیرد، نقشی که در سال1384 علیه هاشمیرفسنجانی ایفا کرد و او را نماد اشرافیت و مافیای قدرت معرفی کرد، اینبار به شکل جدیتری میتواند این شعارها را علیه لاریجانی مطرح کند و طبعا، حضور احمدینژاد رسیدن به گزینه «رییسجمهور مورد توافق» را برای نظام از بین خواهد برد؛ چراکه در تقابل احمدینژاد و لاریجانی، گزینه پیروز قطعا احمدینژاد خواهد بود. از همین رو، اگر چنین موضعی در نظام وجود داشته باشد که به نظر میرسد وجود دارد، قطعا احمدینژاد ردصلاحیت خواهد شد.
روح درباره احتمال حمایت احمدینژاد پس از ردصلاحیت از یکی از نامزدهای انتخابات، نیز گفت: احمدینژاد به جز افرادی مانند مشایی و بقایی در مورد سایر اعضای کابینه و نزدیکانش به هیچیک اعتمادی ندارد. او برای این دو نفر حاضر است هر کاری را انجام دهد، ولی سایر افرادی که در دولت او حضور داشتند و برای انتخابات اعلام آمادگی کردهاند، در سالهای گذشته از مواضع احمدینژاد اعلام برائت کردهاند و نشان دادند که حاضر نیستند هزینههای ناشی از همراهی با او را بپردازند.
هیچکس از رای احمدی نژاد ارث نمیبرد
او ادامه میدهد: از سوی دیگر، وزرای احمدینژاد عموما افرادی ناشناخته و فاقد رای در سطح جامعه هستند و اغلب آنها در همان دوران وزارت هم برای مردم ناشناخته بودند. در واقع، فاصله بین احمدینژاد و وزرای او در سطح جامعه زیاد است و حتی اگر احمدینژاد هم بخواهد، نمیتواند رای خود را به آنها منتقل کند. حتی به نظرم، احمدینژاد نمیتواند رای خود را به بقایی و مشایی هم منتقل کند و در واقع، آرای احمدینژاد کاملا مختص خود اوست و کسی از او ارث نمیبرد.