گفتگویی متفاوت پیرامون موضوعی متفاوت تر؛
زنانگی و بدن کتابی قابل تامل از یک جامعه شناس
چهارشنبه 17 مهر 1398 - 17:57:08
پایگاه خبری نوید تربت: Navidtorbat.ir

محمدرضا سالارمقدم

منصوره موسوی دبیر بازنشسته آموزش و پرورش و استاد فعلی جامعه شناسی دانشگاه آزاد، تحصیل کرده دانشگاه فردوسی مشهد می باشد. وی از جمله بانوان خوش فکری است که تحقیقات جامعه شناسانه مفصلی پیرامون موضوعات مختلف انجام داده است که برخی از آنها به رشته تحریر در آمده است.

کتاب زنانگی و بدن که توسط این نویسنده خوش ذوق نوشته شده برای اولین بار در اسفند سال 1395 توسط انتشارات مروارید چاپ شده و بعد از دو ماه یعنی در اردیبهشت 96 به چاپ دوم رسید و بعنوان یکی از کتابهای برگزیده به جشنواره فرانکفورت که مهمترین رویداد کتاب جهان است راه یافت.

 گفتگویی پیرامون نحوه نگاشتن این کتاب با خانم منصوره موسوی انجام داده ایم که خواندن آن خالی از لطف نیست.

* خانم موسوی اصولا چه انگیزه ای باعث شد تا موضوع زنانگی و بدن را انتخاب کنید؟

**این که چرا این موضوع را انتخاب کردم، هر نویسنده ای علایقی دارد، شاید بخاطر این که علاقه من جامعه شناسی بوده، شاید بخاطر این که من زن هستم، شاید بخاطر این که علاقه من جامعه شناسی زنان بوده، ولی بیشتر از این من چند سالی دبیر دبیرستانهای دخترانه بوده ام و همیشه با این موضوع مواجه بودم که دختران در سن بلوغشان با یکسری بحرانها و اضطرابهای شدیدی رو به رو هستند که جامعه برای آنها جوابی ندارد و اینها به هر حال این مرحله را پشت سر می گذارند و ما فکر می کنیم بالاخره این دو سه سال بحران پشت سر گذاشته میشود. ولی نکته این است که این سالهای بحران پشت سر گذاشته نمیشود و تبعات آن همیشه باقی می ماند. برای من این سئوال وجود داشت که آیا با این وضعیتی که زنان در دوران بلوغ باهاش مواجه می شوند. آیا با بدنشان از خود بیگانه می شوند یا خیر؟ پرسش اصلی من در کتاب و جوابی که به آن دادم این است که زنان در طی پروسه بلوغ نسبت به بدنشان ازخودبیگانه می شوند.

*شیوه کارتان مبتنی بر چه بوده است؟

**مبتنی بر این بود که کاری تئوریک را در زمینه جامعه شناسی بدن انجام دهم. هنوز در ایران، در دانشگاهها و در کتابها، کار چندانی روی موضوع جامعه شناسی بدن انجام نشده. تحقیقاتی که صورت گرفته  بیشتر درباره جراحی هایی است که زنان روی  صورت و بدنشان انجام می دهند(عملهای زیبایی)، و بحثهای تئوریک جدی در این زمینه صورت نگرفته. در نوشتن کتاب واقعا دچار فقر منابع بودم . خوشبختانه یکی دو کتاب ترجمه شد از زبان فرانسه خیلی به من کمک کرد. دلم می خواست این موضوع به لحاظ تئوریک مطرح شود، چون یکی از مباحث مهم جامعه شناسی است و باعث تاسف است که این بحث که از 1960 در فرانسه (بخصوص) رایج است در ایران فقط یکی دو کتاب در سالهای 2015 یا 2014ترجمه شده.

* آیا در هنگام تحقیق پیرامون این موضوع که به نوعی تابو محسوب می شود راحت بودید یا خیر؟

**در تحقیقات میدانی با مشکلاتی مواجه بودم ، دخترانی که در سنین 11 تا 13 سالگی بودند، آن قدر استقلال نداشتند که براحتی به پرسشهایم جواب دهند. پس شروع کردم به گردآوری اطلاعاتم از طریق دو نوع پرسشنامه ، پرسشنامه ای که سئوالاتی با پاسخهای بسته داشت و یکسری سئوالات با پاسخهای باز و تشریحی. اصراری بر این که کار پیمایشی انجام دهم نداشته ام چون نه امکاناتش را داشتم و نه علاقه ای به آن، بیشتر می خواستم یک کار کیفی انجام دهم.

 با همه دخترانی که مصاحبه کردم و بیشتر در استان خراسان متمرکز بودم یک سئوال را اکثریت به گونه یکسانی پاسخ داده بودند مبنی بر این که از جنسیت خودشان راضی نیستند و ایکاش پسر بدنیا آمده بودند و نمونه های دیگر.

* بعنوان کسی که حوزه جامعه شناسی بدن را انتخاب کردید، معرفی کوتاهی داشته باشید از جامعه شناسی بدن، مردم شناسی و فمینیسم.

**در تعریف خیلی ساده، جامعه شناسی بدن به این موضوع می پردازد که جامعه چگونه بدنهای ما را تحت نظم اجتماعی و هنجارهای اجتماعی درمی آورد، ما فکر می کنیم یکسری از اعمال و رفتارهایی که داریم انجام میدهیم جامعه در آنها حضور ندارد، در حالیکه در همه رفتارهای ما و کارهایی که انجام می دهیم جامعه حضور دارد، هنجارهای اجتماعی، قوانین اجتماعی، قوانین نوشته و نانوشته، سنتها، مذهب، تابوهایی که وجود دارند، بدن ما را تحت کنترل خودشان می گیرند، انضباط برایش درنظر می گیرند، تنبیهش می کنند، مجازاتش می کنند، این در واقع تعریف جامعه شناسی بدن است.

 یکی از حوزه هایی که به جامعه شناسی بدن خیلی کمک کرده و به من هم اتفاقا خیلی کمک کرد، حوزه مردم شناسی است. متاسفانه در ایران مردم شناسی و انسان شناسی جایگاه چندانی ندارد. مردم شناسان از طریق تحقیقات میدانی و رفتن به مناطق ناشناخته و فراتر رفتن از جامعه اروپایی، از آنجا یافته هایی را با خودشان به جوامع اروپایی می آوردند که نشان می داد نگرش سایر نقاط دنیا خیلی متفاوت است و همه به یکسان فکر نمی کنند و به یکسان زندگی نمی کنند، مثلا ممکن است ما فکر کنیم دو نوع خانواده وجود دارد (آنچه که توی اغلب کتابهای درسی دیده میشه) خانواده هسته ای و خانواده گسترده. در حالی که مردم شناسانی که به مناطق دیگر رفته اند دیده اند شکل های خیلی متنوعی از انواع خانواده ها وجود دارد، شکلهایی که برای ما بسیار عجیب و غریب است و گاهی تمام کلیشه های ذهنی ما را به هم می ریزد، می بینیم که تعریف خانواده در بعضی مناطق خیلی متفاوت میشه.

حوزه دیگر فمینیسم است. خیلی ها فکر می کنند. بحث فمینیسم یعنی حتما یکطرف زنها شمشیر بدست صف کشیده اند و اینطرف هم آقایون هستند و قراره که جنگی بین زنان و مردان اتفاق بیفته. نه چنین خبری نیست. حداقل در آن حوزه ای از فمینیسم که من وارد شدم و در کتابم استفاده کردم.

در واقع اگه این جوری در نظر بگیریم که یک حوزه جامعه شناسی بدن داریم و یک حوزه جامعه شناسی بدن زنانه، کار من جامعه شناسی بدن زنانه است. وقتی می گیم بدن زنانه خودبخود وارد حوزه مطالعات فمینیستی میشویم و ناچارهستیم آن را بررسی کنیم و اولین بار هم کسانی که بحث زنان را وارد مطالعات اجتماعی کردند (چون جامعه شناسی که خودش علمی مردانه است)، فمینیستها بودند.

* شما گفتید با دختران سنین 11 و 13 ساله مصاحبه کردید. آیا در این مورد طبقه اجتماعی خاصی مورد نظرتان بوده؟

** در مصاحبه هایی که با سئوالات باز انجام دادم سعی کردم همه سطوح طبقاتی رو دربر گیرد، حتی به مدارسی در جاده سرخس رفتم تا خیلی متمرکز بر مناطق بالا و متوسط شهر نباشم و جالب است بدانیم که آگاهی های دختران نوجوان در روستاها و در طبقات پایین شهر خیلی بیشتر از طبقات بالای شهر و متوسط بالا بود. یعنی آنجا ها ظاهرا ممنوعیت درباره بدن و حرفهای مگو در این باره خیلی کمتراست،دخترها آگاهی های بیشتری داشتند که یا مادرها به آنها گفته بودند یا فضا طوری بود که اینها آگاهی لازم را داشتند، ولی در مقابل با دخترهایی حرف میزدم که از طبقات مرفه بودند ولی با بلوغ شان دچار وحشت شده بودند و آگاهی های لازم را نداشتند.

 

* چه توصیه ای به خوانندگان کتابتان دارید.

** بر این باورم هرکاری که نوشته میشود باید در ذهن خوانندگانش یک علامت سوال ایجاد کند. و من خوشحال میشوم این علامت سئوال بعد از خوندن کتاب در ذهن خوانندگان کتابم ایجاد شده باشد.

هر زنی و هر مردی (این اصلا بحث زنانه ای نیست بلکه  بحث انسان است) باید آگاهی را اصلی ترین مطالبه انسانی خود قراربدهد. اصلا خودِ آگاهی یک جور مطالبه گری است. ما باید متوجه بشویم و آگاه بشویم که این نیاز را داریم. خیلی از زنان هستند که اصلا در مورد نیازشان هیچ آگاهی ندارند، اینها باید آگاه شوند.


http://t.me/navidtorbatkabar

http://navidtorbat.ir/fa/News/5422/زنانگی-و-بدن-کتابی-قابل-تامل-از-یک-جامعه-شناس
بستن   چاپ