متولد سال نهنگ
پنجشنبه 13 آذر 1399 - 19:05:03
پایگاه خبری نوید تربت: http://www.navidtorbat.ir

«برای چی لباس پوشیدی؟ آدم کور را چه به عروسی رفتن؟! » شنیدن جمله یکی از اعضای خانواده، انگار که غم های عالَم را روی دل سکینه آوار کرد؛ دختری افغانستانی و ساکن مشهد که تقدیر تا به اینجا، تمام اتفاقات مهم زندگی او را در سال نهنگ رقم زده است.

از تولد او در سال نهنگ که بگذریم، فصل جدید زندگی اش نیز در سال نهنگ رقم خورد. وقتی که در دوازده سالگی با یک تشنج، بینایی اش را از دست داد و به دنیایی تاریک قدم گذاشت. گوشه گیری و افسردگی، مهمان های ناخوانده ای بودند که همزمان با نابینایی به زندگی اش وارد شدند. نامهربانی خانواده و کنایه های ناخواسته شان هم رنج مضاعف شده بود. مدت ها بعد، آشنایی با « استاد جعفری» به روزمَرگی های سکینه رنگ زندگی پاشید؛ مددکاری ویلچرنشین که کم توان های محله گلشهر خیلی خوب او را می شناسند. سکینه راه رفتن با عصای سفید، الفبای خط بریل و قلاب بافی را در کلاس های او یاد گرفت.

دوباره سال نهنگ آمد و باید اتفاقی تازه در زندگی سکینه رقم می خورد.

محمد پسر همسایه که از سلامتی کامل برخوردار است، تا به حال پنج بار با سماجت سکینه را از پدرش خواستگاری کرده بود. او در بار ششم توانست صداقتش را به سکینه و خانواده اش ثابت کند و بله را از آنها بگیرد.

سکینه میگوید از وقتی سوی چشم هایش رفته، خدا را بیشتر و بهتر حس می کند. کلام خدا را میخواند، آنقدر زیاد که خط بریل قرآنش صاف میشود. او چند وقتی است که بافتن قرآن با قلاب و منجوق را شروع کرده است. بماند که همسر کارگرش از تهیه هزینه نخ آن هم ناتوان است.

آنچه خواندید و آنچه خواهید دید،نه نگاه قهرمانانه به زندگی یک معلول

بلکه صرفا تلاش برای نشان دادن برشی از زندگی یک روشندل است که از دنیا و از آدم هایش توقعی ندارد.

منبع: ایرنا

  • سکینه احمدی دختر 32 ساله مهاجر افغانستانی است که پدر و مادرش مهاجرند اما خودش زاده مشهد است،سکینه بیناییش را از 12 سالگی بر اثر یک تشنج شدید از دست داده است.
  • سکینه بسیاری از کارهای شخصیش را خودش انجام می دهد،اما برای انجام دادن یک سری از کارهای خانه همچنان نیازمند کمک است.
  • چای خوردن و هم صحبتی با همسرش بخش زیادی از وقت زندگان زناشویی سکینه را شامل می شود
  • سکینه تلفن همراه شخصی خودش را دارد،بسیاری از وقتها زمان را به صورت گویا از روی گوشی اش چک میکند
  • پخت و پز و کارهای خانه را همسرش انجام می دهد،اما ماندد خانه بسیاری از نابینایان هر وسیله باید جای خودش را داشته باشد تا سکینه بتواند موقع نیاز آنها را پیدا کند
  • به خاطر شرایط کرونا و بعد مسافتی که خانه سکینه با حرم دارد به ندرت می تواند به زیارت حرم امام رضا برود
  • زیارت حرم امام رضا از کارهای مورد علاقه سکینه است،برای انجام دادن اینکار نیازمند همراهی یکی از اعضای خانواده اش را دارد.
  • مادر سکینه اغلب مواقع با وی به زیارت امام هشتم شیعیان می آید
  • وسیله شخصی همسر سکینه یک موتور سیکلت است،او در مواقعی که مجبور به سوار شدن در ماشین میشود باید شیشه پنجره ماشین را تا انتها پایین بدهد،چرا که حس موتور سواری را برایش تداعی کند
  • قلاب بافی هنری است که سکینه در کلاسهای محلی فراگرفته است،او اغلب روز را به بافتن کیف،ساک و سایر منسوجات بافتنی برای همسایه ها و یا هر کسی که به او سفارش دهد میگذراند.
  • دمبوره اسم سازی است که همسر سکینه در نواختن آن مهارت دارد،محمد همسر سکینه اغلب بعد از ظهر ها و شب ها همسرش را با نواختن این ساز سرگرم می کند.
  • محمد قنبری همسر سکینه است،او بعد از 6 بار که جواب رد از خانواده وی شنیده است موفق به ازدواج با سکینه می شود.محمد مغنی است و کارهای خانه را هم خودش انجام می دهد.
  • فکر بافتن قرآن با نخ و منجوق و به خط بریل زمانی به ذهنش خطور کرد  که به علت صاف شدن خط بریل قرآنش بر اثر استفاده زیاد دیگر قادر به خواندن قرآن نبود.
  • بافتن قرآن فکری است که از فروردین ماه سال جاری به ذهنش خطور کرده،با تلاش بسیار و پس از تمرین های مکرر ورسیدن به اسلوبی دلخواه بافت قرآن را از اول آذر ماه شروع کرده است،او توانسته است تا لحظه تهیه گزارش سوره ناس را با ترجمه ببافد.
  • سکینه جهت یابی و استفاده از عصای سفید را نزد استاد جعفری از مددکارا محله شان فراگرفته است،تا قبل از آن حتا برای حرکت در خانه پدریش نیز با مشکلات بسیاری مواجه بوده است
  • روزی که سکینه بر اثر تشنج نابینا میشود،برادر کوکترش مهدی به دنیا می آید،حالا بعد از 20 سال مهدی که سکینه حتا از دیدن چهره اش نیز محروم بوده است ازدواج کرده  و خانواده دو نفره آنها را به مراسم جشن عروسیش دعوت کرده است.
  • مهدی احمدی برادر سکینه است،تاریخ تولد مهدی با تاریخ نابینا شدن سکینه دقیقا در یک روز است
  • سکینه برادرش مهدی را خیلی دوست دارد، به گفته خود سکینه شرکت در عروسی برادری که هرگز نتوانسته است ببیندش حس عجیبی برای او دارد
  • یکی از کارهای مورد علاقه سکینه و همسرش دور همی های دوستانه آنهاست،به علت شیوع کرونا این دور همی ها اغلبا در فضای باز اتفاق می افتد،و اغلب با نواختن دمبوره همراه است،نفر سمت راست سکینه در تصویر استاد جعفری است.همان مددکاری که کمک زیادی به وی کرده است
  • با اینکه هزینه نخ و منجوق بافتن قرآن بسیار زیاد می شود،محمد مصمم است تا این هزینه را تهیه کند
  • خرید نخ را اغلب اوقات باید خود سکینه انجام دهد،تا از ضخامت و کیفیت نخ تهیه شده مطمئن باشد
  • متولد سال نهنگ
  • نواختن تمبوره و خواندن شعر های عاشقانه کار هر روز محمد است،او اینکار را نشانه عشقش به سکینه می داند
  • سکینه امیدوار است هر چه زودتر بتواند کار بافتن قرآن را تمام کند و آن را به موزه حرم مطهر رضوی اهدا کند
  • خانه سکینه و محمد در روستا پاوا و در حاشیه شهر مشهد است،آنها بیشتر اوقات با موتور سیکلت محمد تردد می کنند
  • خانه پدری سکینه در نزدیکی آنهاست،پدر سکینه علت مخالفتش با ازدواج سکینه و محمد را عدم توانمندی سکینه در انجام اموررات خانه می دانسته،اما الان از زندگی آنها راضی است
  • سکینه دوست دارد به هنگام بافتن قرآن همسرش با نواختن دمبوره او را خوشحال کند
  • خانه آنها استیجاری است،محمد با درآمدی که از مغنی گری بدست میاورد نتوانسته است از پس اجاره خانه قبلیش که در محله گلشهر بوده است بر بیاید و مجبور شده است به یکی از روستاهای نزدیک به گلشهر خانه اجاره کند
  • سکینه با اینکه نابینا است،اما زندگی بسیار روشنی را برای خودش متصور است،و امیدوار است هر چه زودتر مهمترین کارش را که بافت قرآن به خط بریل است زودتر تمام کند.

http://https//t.me/navidtorbatkabar

http://navidtorbat.ir/fa/News/10656/متولد-سال-نهنگ
بستن   چاپ